چکیده:
پیروزی علمای اصولی بر اخباریها از مهمترین تحولات درونی تشیع در عهد قاجاریه بود که همواره با پیامدهای سیاسی و فکری همراه بود. بدون شناخت از مواضع این دو جریان امکان شناخت دقیق از تحولات قرون نوزده و بیست ایران امکان پذیر نیست. بنابراین مسأله اصلی این تحقیق، پاسخگویی به این سؤال است که منازعه مکتب اصولی و اخباری چه پیامدهای فکری و سیاسی برای جامعه امامیه داشته است. چارچوب نظری این تحقیق مبتنی بر این دیدگاه است که قرائت از دین و منابع دینی در دورههای مختلف شکل گرفته و این امر موجب پیدایش گرایشهای مذهبی مختلفی در درون جامعه شیعی شده است. یافتههای این تحقیق نشان میدهد که بدون پیروزی اصولیون بر اخباریون، علما نمیتوانستند در ایران قرون نوزده و بیست چنین نقش گستردهای پیدا کنند.
a
خلاصه ماشینی:
بنابراین سوالی که اینجا قابل طـرح است ایـن اسـت کـه چگونـه دو مکتـب اصـولی و اخبـاری شـکل گرفتنـد؟ و در پیرامـون چـه موضوعاتی دچار اختلاف نظر و نزاع شده بودند؟ دیگر اینکـه چگونـه ایـن نـزاع و کشـمکش بـه پیروزی اصولیها منجر شد؟ و سیطره فقهی علمای اصولی برای جامعه شیعی ایران چه اهمیـت و پیامد سیاسی داشته است ؟ فرض این نوشتار این است که مقارن با استقرار حکومت سلسله قاجاریـه ، نخسـتین اخـتلاف نظرهایی که در درون تشیع ایران پدیدار شد نزاع میان اصولیها و اخباریهـا بـود؛ از آنجـا کـه پیروز نهـایی ایـن نـزاع علمـای اصـولی بودنـد، بنـابراین توانسـتند در سـایه ایـن پیـروزی بـه قدرتمندترین و مسلط ترین جریان مذهبی تبدیل شوند و گفتمان آنان گفتمان مسـلط مـذهبی گردید.
بـه عبارتی فقها و مراجع اصولی شیعه به دنبال پیروزی بر اخبـاریهـا و بعـدا بـر سـایر گـروههـای مذهبی رقیب مثل شیخیها و صوفیان به نمادی از گفتار مسلط شیعی در دوران قاجاریه تبدیل شدند و سرچشمه افکار و عقایدی شدند که بسیاری از تحـولات سیاسـی و اجتمـاعی ایـران در قرن نوزدهم و بیستم را تحت تأثیر خود قرار داد.
در واقـع پـس از پیروزی تشیع در دوران صفویه است که شاهد تـدوین بیشـتر فقـه شـیعه از طـرف اصـولی و اخباری هستیم : «وقتی صفویان به قدرت رسـیدند، عقایـد شـیعه بـه نحـوی وسـیع خـود را از واقعیت سیاسی محروم کرده بود و به نظر میآید که فقها بیشتر اسیر سنت های خـویش بودنـد (لمبتون، ١٣٨٠: ٣٣٦).