خلاصه ماشینی:
در این مدخل، شکنجه، بنا بر تعریف «کنوانسیون (ملل متحد) منع شکنجه و دیگر رفتارهای بیرحمانه»، به مثابه «رفتار یا مجازات غیر انسانی یا تحقیرکننده» در نظر گرفته شده است.
htm؛ برای بحث گستردهتر در مورد این تعریف، مقایسه شود با معنای شکنجه ذیل مدخل «شکنجه» (Torture) از دانشنامهٔ فلسفهٔ استنفورد (https://plato.
از همین رو در تواریخ هرودت و بهویژه در پرسیکای کتزیاس ، بهکرات به اعمال خشونتآمیز جسمی، که در دربار رخ میداد و اغلب به ملکهها نسبت داده میشود، اشاره شده است (مقایسه شود با Rollinger, 2010: 562-600; Colburn, 2011: 90-94).
کتزیاس در دو جای دیگر نقل میکند که اردشیر دوم خدمتکاران مادرش، پریساتیس، را شکنجه کرد تا متوجه شود که آیا او همسرش، آمستریس، را زهر داده است یا نه (Ctes.
اینکه شکنجه به مثابه روشی برای دریافت اطلاعات بیشتر از آنچه که اغلب در منابع میبینیم به کار رفته است از این واقعیت ناشی میشود که کلمهی فارسی باستان fraθ- «مجازات کردن»، در اصل، معنای «پرسش کردن» میدهد (DB §§ 8, 55, 63, 64; DNb §2; Lincoln, 2013: 259-60; Schmitt, 2014: 177) و اینکه معادل مورد استفادهٔ آن، در اکّدی، به معنای «تحقیق کردن، تحت پیگرد قرار دادن» و همتای عیلامی آن در معنای «فشردن شیره یا روغن (کسی)» (مجازاً: کسی را مجازات کردن) به کار رفته است (Lincoln, 2007: 88؛ دربارهٔ القاب *patifrāsa و *frasaka بسنجید با Tuplin, 2017: 631, n.
10])؛ در این مورد دشوار بتوان تعیین کرد که آیا ما با یک نوع آزمون وَر مواجهیم یا با یک مجازات آینه که به صورت تحریفشده گزارش شده است (Jacobs, 2009: 121-23; Binder, 2008: 236f.