چکیده:
نان (25 درصد کمتر از نرم جهانی)، هدف این پژوهش تدوین و بررسی برازش مدل بومی عوامل فرهنگی بازدارنده ازدواج مجدد زنان سرپرست خانوار بود
جامعه آماری زنان سرپرست خانوار مددجوی کمیته امداد در سال 1395 و متخصصان ازدواج بود که نمونه گیری در بخش کیفی تا سرحد اشباع و در بخش کمی بر اساس فرمول20-10 برابری معادلات ساختاری برای زنان (مطلقه،860 و بیوه،740 )نفر تعیین شد و به روش سهمیه طبقهای متناسب با حجم بصورت تصادفی انتخاب و جایگزین شدند. پژوهش در مرحله کیفی با روش تحلیلی کد گذاری باز و در مرحله کمّی از نوع مطالعات توصیفی– تحلیلی با نرمافزارSpss24 وجAmos22 و با روش های تحلیل معادلات مدل ساختاری انجام گرفت. ابزارهای پژوهش، پرسشنامه عوامل بومی بازدارنده ازدواج مجدد بود با روایی(0.90 p>)و پایایی (آلفای کرنباخ، 0.70 p>) بود.
یافتهها: اطلاعات بدست آمده از زنان، متخصصان و مقالات مثلث سازی شد و با کدگذاری سیستماتیک نظریه برخاسته از دادهها دسته بندی و تحلیل شد و مدل بومی بر اساس نتایج فوق و استنباط محقق و مشورت با متخصصین ذیربط تدوین گردید. یافتههای کمی پژوهش موید برازش مدل بود میانگین میزان تاثیر در ازدواج مجدد بالاتر از متوسط است شاخص تعصبات قومی مانع ازدواج مجدد و آداب و رسوم ازدواجی بترتیب یشترین بازدارندگی ازدواج مجدد زنان بود (05/ 0 ≥Sig).
خلاصه ماشینی:
تدوین مدل بومی عوامل فرهنگی بازدارندة ازدواج مجدد زنان سرپرست خانوار زیر پوشش کمیتة امداد کشور ایران درسال ۱۳۹٥ محمدصادقی * فاطمه بهرامی **، رضا اسماعیلی *** 1 چکیده باتوجه به شیب تند افزایش آمار زنان سرپرست خانوار ایرانی و آمار پائین ازدواج مجدد زنان (۲٥ درصد کمتر از نرم جهانی )، هدف این پژوهش تدوین و بررسی برازش مدل بومی عوامل فرهنگی بازدارنده ازدواج مجدد زنان سرپرست خانوار بود جامع ه آم اری زن ان سرپرس ت خانوار مددجوی کمیت ه ام داد در سال ١٣۹٥ و متخصصان ازدواج بود که نمونه گیری در بخش کیفی تا سرحد اشباع و در بخش کمی بر اساس فرمول۲٠-١٠ برابری معادلات ساختاری برای زنان (مط لقه ،۸٦٠ و بیوه،٧٤٠)نفر تعیین شد و به روش سهمیه طبقه ای متناسب با حجم بصورت تصادفی انتخاب و جایگزین شدند.
عمدهترین علت عدم ازدواج زنان سرپرست خانوار نگرانی از آینده فرزندان ، حوصله نداشتن ، عدم نیاز به ازدواج مجدد با توجه به شرایط جدید اجتماعی ، نبود مورد مناسب ، باور تعهد داشتن به ازدواج قبلی ، طرح واره های ناسازگار و نگرش به پیامدهای منفی ازدواج، تعصبات قومی و فرهنگی است ( خجسته مهر،١٣۹١ :٣) ( جهانبخشی و کوشه ، ۲٥٧:١٣۹١)و این عوامل با گذشت زمان و تط ور جوامع مسلمان ، فرهنگ ازدواج مجدد را نیز دچار دگرگونی کرده است ، به گونه ای که هم اکنون در کشور مسلمان ایران ،ازدواج مجدد بر خلاف صدر اسلام از عمومیت برخوردار نیست و تلقی مردم از ازدواج مجدد همانند صدر اسلام نمی باشد و با الگوی ازدواج مجدد سایر کشور های غیر مسلمان نیز فاصله دارد.