چکیده:
"زبانپریشی" یکی از اصطلاحاتی است که از دهه هفتاد وارد شعر و نقد ادبی شده است و نقد و نظرهای متفاوت و گاه متناقضی را به همراه داشته است. شاعران دهه هفتاد و برخی منتقدانی که با دیدی مثبت به شعر دهه هفتاد و دستاوردهای آن مینگرند، "زبانپریشی" را به عنوان یکی از شاخصههای تاثیرگذار و محوری شعر دهه هفتاد میدانند و به کارگیری آن را در شعر به مثابه نوعی دستاورد هنری تلقّی میکنند. از سوی دیگر، شاعران نسل قبل و منتقدان تثبیت شدهای قرار دارند که با دید انکاری به این نوع تجربهها نگاه میکنند و شعرهای مبتنی بر زبانپریشی را زیر عنوان هرج و مرج ادبی و یکی از نشانههای انحراف شعر فارسی میدانند. دیدگاه میانهای نیز وجود دارد که سعی میکند با تکیه بر مباحث نظری و انتقادی، وجوه مثبت و منفی زبانپریشی در شعر فارسی را مورد بررسی قرار دهد. این پژوهش فارغ از ارزش داوریهای مورد اشاره، بر آن است تا مبانی نظری و تئوریک زبانپریشی و پیامدهای آن را در شعر فارسی واکاوی کند. بر این اساس زبانپریشی و پیامدهای آن در شعرهای رضا براهنی و علی باباچاهی مورد بررسی قرار میگیرد.
خلاصه ماشینی:
از سوی دیگر، شاعران نسل قبل و منتقدان تثبیت شده ای قرار دارند که با دید انکاری به این نوع تجربه ها نگاه میکنند و شعرهای مبتنی بر زبان پریشی را زیر عنوان هرج و مرج ادبی و یکی از نشانه های انحراف شعر فارسی میدانند.
شاخه ای که با محوریت زبان شعر و شعر زبان ، شکل گرفته و براهنی و شاگردانش را مجموع میکند و شاخۀ دیگر که مجنون نگاری را در کانون توجه دارد و باباچاهی مهم ترین شاعر این شاخه از شعر دهۀ هفتاد محسوب میشود.
در این پژوهش شیوه ها و پیامدهای زبان پریشی در شعر دهۀ هفتاد با تأکید بر شعر و نظریه های براهنی و باباچاهی مورد بررسی قرار میگیرد.
این دو رابطۀ استعاره و مجاز مرسل در همۀ نظام های نشانه ای وجود دارند و تنها در زبان پریشی است که یکی از این دو رابطه مغفول میماند و رابطۀ منطقی و مبتنی بر ادراک زبانی نقض میشود و در نتیجه ، مخاطب پیام و معنای تعبیه شده در کلام فرد زبان پریش را درنمییابد.
مبانی و پیامدهای زبان پریشی مبتنی بر زبانیت و اجرای زبانی در شعر رضا براهنی شاعران دهۀ هفتاد غالبا در مقام شاعر ـ منتقد به توضیح نکات تازۀ شعر خود می - پردازند و گاه در قامت یک نظریه پرداز ادبی ظاهر میشوند، و به تعریف و تبیین شعر خویش ، شیوۀ کار و جنبه های تازۀ آن می پردازند.
زبان پریشی یکی از مؤلفه های بخشی از شعر دهۀ هفتاد است که به ویژه در شعرهای رضا براهنی و علی باباچاهی نمود بیشتری دارد.