خلاصه ماشینی:
"به این دلیل ابتدامیبایست این فرهنگ و آن تجربیاتگرانبها را شناخت و با دل آگاهی نسبتبه حقیقتی که امروز در انقلاب اسلامیظهور نموده صورت نوآیین هنر انقلاباسلامی را پدید آورد.
راه درست در پیمودن این طریقت-گذشته از ایمان و اعتقاد قلبی-شناخت نظری حکمت هنر اسلامی وهمچنین عمل در مسیری است کههنرمندان گذشتۀ تاریخ اسلامیرفتهاند،که برای دستیابی بهاین حقیقت لازم است.
به نظر من وظیفۀ بزرگهنرمندان،محققین و صاحبنظرانهنری در چنین شرابطی این است کهابتدا بحرانی را که در هنر غرب ظهورنموده و به نسل امروز منعکس کنند و ازسویی آنها را برای شناخت هر چه بیشترفرهنگ و هنر اسلامی ترغیب نمایند.
برای نمونه در نگارگری اسلامی،نگارههایی که در آنها اشیاء هویت خودرا به طور کامل از دست داده و در«کل»و حقیقتی واحد محو شدهاند،بهتریننمونه از هنری هستند که مبین قربفرایض هنرمند به درگاه معبود است.
در این هنر نیز گر چهبه ظاهر اشیاء با نسبت طبیعی و هویتفردیشان وجود دارند،اما مجموعۀ کاربه گونهای است که این صور فردی دریک حقیقت کلی محو میشوند."