چکیده:
واژه «بور» دو بار و ریشه آن (ب و ر) پنج بار در قرآن به کار رفته است. عموم مفسران و مترجمان قرآن، این واژه را به معنای هلاکشده، تباهشده و فاسد دانستهاند. این مفاهیم به لحاظ کلامی و در باب مقوله جبر، مسئلهسازند. از سوی دیگر، برخی قرآنپژوهان واژه را دخیل دانستهاند. بنابراین در مقاله حاضر، نخست واژه را در زبانهای سامی و با تاکید بر زبانهای عربی، عبری، آرامی و سریانی ریشهیابی کردهایم؛ سپس مبتنی بر این ریشهیابی به معانی واژه در قرآن و متون مقدس یهودی مسیحی پرداخته و با ارائه گزارشی نسبتا مبسوط از مفاهیم آن، نشان دادهایم که این واژه در متون یادشده، یک مفهوم حقیقی دارد که همانا زمین بایر یا ناکشته است و یک مفهوم استعاری دارد که عبارت است از ناآموخته، نادان یا پرورشنایافته. افزون بر این، به نظریه استعارههای مفهومی اشاره کردهایم و ارتباط مفاهیم حقیقی و استعاری واژه را توضیح داده و گفتهایم که در این استعاره مفهومی، سویه حاصلخیزی و باروری یا نقطه مقابل آن، سترون و بیحاصل بودن، برجسته میشود. در پایان، مبتنی بر تحلیل فوق، حضور توام هر دو معنا را در متون پیشگفته، برخاسته از یک پدیده نظاممند زبانی دانستهایم که قول به دخیل بودن واژه را رد میکند.
The word “بور” twice and its root (ب و ر) have been used five times in the Quran. The commentators and translators of the Quran have generally regarded the word as perished, corrupted, and rotten. These concepts are problematic verbally and in relation to the category of determinism. On the other hand, some Quranic scholars believe that the word is derived from other languages. Therefore, in the present article, we have first rooted the word in the Semitic languages, with emphasis on Arabic, Hebrew, Aramaic and Syriac; then, based on this rooting, we have discussed the meanings of the word in the Quran and the Jewish-Christian sacred texts and by providing a fairly detailed account of its implications, we have shown that the term has a real meaning in the texts mentioned; i.e. a wasted land or an implantable land, and has a metaphorical meaning, that is, uneducated, ignorant, or undeveloped. In addition, we have referred to the concept of conceptual metaphors and explained the relation between the true and metaphorical meanings of the word, and have stated that in this conceptual metaphor the fertility and counterpoint, or the opposite, of sterility and inertia are highlighted. Finally, based on the above analysis, we have identified the combined presence of both meanings in the texts as having arisen from a systematic linguistic phenomenon that rejects the statement of the word being derived from other languages.
خلاصه ماشینی:
بنابراین در مقالة حاضر، نخست واژه را در زبانهای سامی و با تأکید بر زبانهای عربی، عبری، آرامی و سریانی ریشهیابی کردهایم؛ سپس مبتنی بر این ریشهیابی به معانی واژه در قرآن و متون مقدس یهودی ـ مسیحی پرداخته و با ارائة گزارشی نسبتاً مبسوط از مفاهیم آن، نشان دادهایم که اين واژه در متون يادشده، یک مفهوم حقیقی دارد که همانا زمین بایر یا ناکشته است و یک مفهوم استعاری دارد که عبارت است از ناآموخته، نادان یا پرورشنایافته.
ابتدا نظرگاه مفسران و مترجمان را دربارة واژه توضیح داده و به مسئلة کلامی ناشی از این نظرگاه اشاره کردهایم؛ در ادامه، اقوال لغویان عرب را بازگو کرده و با مراجعه به فرهنگنامههای سامی، صورت و معنای واژه را در زبانهای عبری، آرامی و سریانی بررسی نمودهایم؛ سپس به منظور ارائة گزارشی مبسوط از مفاهیم واژه، به کاربردهای آن در قرآن، متون مقدس یهودی ـ مسیحی و ادبیات کهن عرب پرداختهایم.
مترجمان قرآن نیز معادلهایی مشابه اقوال تفسیری برگزیدهاند که در جدولهای زیر ارائه شده است: فرقان: 18 به تصویر صفحه مراجعه شود فتح: 12 به تصویر صفحه مراجعه شود بررسی ترجمههای قرآن به زبانهای اروپایی نیز خالی از فایده نیست و دستکم برای ما روشن خواهد کرد که ایشان در فهم مفهوم واژه، مانند مترجمان مسلمان به اختلافنظر گرفتار آمدهاند: رژیس بلاشر برابر واژة قرآنی «بُور» معادل فرانسوی «sans Loi» را نهاده است که به معنای نافرمان و سرکش است؛ شورکی معادل فرانسوی «stérile» به معنای نازا و بیحاصل را پذیرفته است؛ رودی پارت واژه را به «verlorenes» به معنای تباهشده یا هلاکشده ترجمه کرده است؛ ریچارد بِل معادل «worthless» به معنای بیارزش/بیفایده را برگزیده و آربری واژة corrupt به معنای فاسد را برابر واژة قرآنی «بُور» نهاده است.