چکیده:
جنبه بشری علم انسان کامل در طول تاریخ همواره مورد تاخت و تاز اندیشهها قرار گرفته است؛ چراکه انسان کامل، هم از منظر عرفان و هم از نگاه شریعت، دارای دو جنبه بشری و الهی است که بهلحاظ بشری از بعضی از امور آگاهی ندارد، درحالیکه بهلحاظ جنبه الهی، همه هستی همچون کف دست برای وی آشکار است. این پژوهش با روش توصیفی، تحلیلی و انتقادی کوشیده است با طرح و حل شبهات مهم در باب علم انسان کامل، نشان دهد که گاه او بهلحاظ جنبه بشری و در اثر عدم توجه به بعضی از امور، از آنها اظهار بیاطلاعی میکند؛ البته این عدم توجه و علم به بعضی از امور هم، اولاً، در حوزه آن دسته از علومی است که انسان کامل بهعنوان حجت حضرت حق به آن نیاز ندارد. ثانیاً، بهطور ارادی صورت میگیرد. ثالثاً، طبق اصالت جنبه بشری، انسان کامل همواره این جنبه از علم را برای خود برمیگزیند
البعد البشری لعلم الإنسان الکامل کان دائما محط النقد و النقض، حیث أن علم الإنسان الکامل من منظور العرفان و الشریعة، له بعد بشری و إلهی، فلایعلم بعض الأمور نظرا إلی بعد البشری لعلمه، لکن من بعده الإلهی جمیع العالم حاضر عنده.
هذا التحقیق یحاول طرح و حل التساؤلات مهمة حول علم الإنسان الکامل بمنهج وصفی- تحلیلی و انتقادی، و بیان أن الإنسان الکامل قد یعلن جهله ببعض الأمور نظرا إلی بعده البشری و عدم الالتفات الیها، لکن هذا اللاإنتباه و عدم العلم ببعض الأمور یقع أولا فی علوم لایحتاج إلیه الإنسان الکامل من حیث أنه حجة الحق، و ثانیا حالة إرادیة، و ثالثا: یختار الإنسان الکامل هذا البعد من العلم لنفسه دائما بنائا علی أصالة البعد البشری.
The humanist aspect of perfect man`s science has always been by history, because the perfect man has both humanist and divine aspects, both in mysticism and Shari'ah, which have no humanist knowledge of some things, while with regard to Divine aspect of his science, all existence is palm-like to him. This descriptive, analytical, and critical research has attempted to illustrate and resolve important misgivings about the science of perfect man. As explained in the paper, sometimes perfect man may be ignorant and lack attention to some things. It should be stated that this ignorance is irrelative to the sciences necessary for him as the authority of the Prophet firstly and then, it is done voluntarily and finally, according to the humanist aspect, the perfect man, as being a man, always chooses this aspect of science for himself
خلاصه ماشینی:
١. مختصات جنبه بشري علم انسان کامل در عرفان و شريعت همان گونه که در جنبه الهي علم انسان کامل ذيل بحـث اسـماء و اعيـان روشـن شده ،١ انسان کاملي همچون رسول الله مظهر تمام اسماء حسناي الهـي گشـته ، در تمام مراتب هستي، از عالم ماده ، مثال ، عقل و اله سريان و حضور يافته و عالم به همه آنهاست (قيصري، ١٣٧٥: ١١٨)؛ چراکه علم چيزي جز حضور معلوم بـراي عالم نيست و از سوي ديگر، او از حيث بشري و طبيعي مانند فرشته نيست و در عالم ماده قرار دارد و براساس اصالت جنبه بشري که خواهد آمد، نميتواند علـم تفصيلي ارادي به همه تعينات و تجليات داشته باشد.
شايان ذکر است که اين علم ارادي و شأني مطلق نيست و حداقل در درجات اکلميت (تفاصيل تجليات ذاتـي حـق تعـالي) مستثناسـت ؛ چراکـه انسـان کامـل / همچون رسول الله وقتي از تجلي صفاتي و افعالي عبور کرد و به تجلي ذاتي رسيد، درواقع بالقوه به تمام آنچه سقف وجودي انسان است ، رسيده و طبعـا بـه همه چيز علم دارد، اما در مقام اطلاق و مشهد ذاتي کـه تجليـات حضـرت حـق نامتناهي است ، همه چيز را نميداند (ابن عربي، بيتا، ج ٢: ٥٥٢؛ قونـوي، ١٣٦٢: ١٦١؛ همو، ١٣٧٥: ١٦١)؛ يعني ازآنجاکه درجات اکمليت و تفاصيل تجليات حـق تعـالي نامحدود و انسان کامل محـدود اسـت ، ظرفيـت پـذيرش تمـام آنهـا را نـدارد و نميتواند کل تفاصيل لايتناهي حضرت حق را احصا و ثنا کند :«لـا أحصـي ثنـاء عليک » (علامه مجلسي، ١٤٠٣ق ، ج ٦٨: ٢٣).