چکیده:
علوم اعتباری علومی هستند که نقش مهمی در زندگی بشر ایفا میکنند. این علوم به رفتارهای ما معنا میدهند و از مشروعیت آنها و نحوه تنظیم زندگی اجتماعی بحث میکنند و به طور کلی، با امور اعتباری سر و کار دارند. امور اعتباری بر دو قسماند: اعتبارات ادبی و اعتبارات قانونی. اعتبارات ادبی با ذوق و امور نفسانی پیوند دارند و در احساسات فردی یا اجتماعی تأثیر میگذارند. اما اعتبارهای قانونی برای تأمین مصالح فردی یا اجتماعی شکل میگیرند. این مقاله به بررسی مؤلفههای هویت دینی علوم اعتباری به معنای دوم (اعتبارهای قانونی) میپردازد.
خلاصه ماشینی:
"از آنجا که اعتباریات وابسته به نیازها و انگیزههایند، جهتگیری علوم اعتباری از ارزشهای کلان و حتی خرد آشکارتر است، به گونهای که سخن از هویت دینی علوم اعتباری حتی برای سکولارها نیز مسئلهای مهم است و به همین جهت در فلسفه حقوق یا فلسفه سیاست نقد وابستگی حقوق یا سیاست را به دین جدی بگیرند.
چند اصل دیگر نیز باید بر این اصول افزود: 8) حرکت فکری در اعتباریات به صور گوناگونی صورت میپذیرد: الف) توجه به آثار واقعی اعتبار و لغویت و سودمندی اعتبار؛ ب) استنتاج منطقی، زیرا استنتاج منطقی منحصر به قضایای حقیقی نیست، هر چند بنا بر اصطلاح منطقیان، برهان نباشد؛ ج) انتقال استدلال از خود اعتباریات به منشأ آنها.
هویت دینی در مؤلفه مدل مفهومی برای تصویر موضوع در علوم اعتباری چنین مدلی از ماهیات مخترعه و عناوین قانونی تشکیل خواهد شد و بنابر این مدلی اعتباری است.
هویت دینی در مؤلفه تعریف وتبیین حیات مطلوب انسانی دین تعریفی واقعگرایانه، دقیق و جامع از حیات دینی مطلوب ارایه میدهد؛ واقعگرایانه از این جهت که این شیوه حیات ویژه یک جامعه آرمانی نیست، اگر چه جامعه آرمانی دینی خود نیز یک وضعیت مطلوب دسترسپذیر است، اما در هر وضعیتی میتوان به صورت مطلوب دینی زیست؛ دقیق از آن جهت که به جزییات زندگی ناظر است و تنها به بیان کلیات این نحوه زندگی بسنده نکرده است؛ جامع از آن جهت که تمام ابعاد زندگی را دربر دارد."