چکیده:
در ایران بیشترین اقدامات حمایتی دولت برای پیشگیری از آسیبهای اجتماعی و حمایت از اقشار آسیبپذیر و معلولان از طریق سازمان بهزیستی صورت میگیرد. این سازمان با وجود جذب همکاری نهادهای مدنی در حوزه حمایت از آسیبدیدگان و گستره وسیعی از تفاهمنامههایی که با سایر سازمانها منعقد نموده و تعدد خدماتی که به جامعه هدف ارائه میکند کماکان با نارساییها عمدهای در تحقق اهدافش روبرو است. این چالشها در مواجهه با رشد فزاینده آسیبهای اجتماعی حادتر میشود. از اینرو ارزیابی الگوی مدیریت عملکرد سازمان بهزیستی جهت رفع نارساییها و فائق آمدن بر چالشها ضروری است. این مطالعه با روش کیفی و ابزار مصاحبه و مطالعه اسناد و مدارک به گردآوری دادهها پرداخته، سپس یافتههای گردآوری شده با روش تحلیل مضمون مورد توصیف، سازماندهی و تنظیم و تحلیل قرار گرفت. در خلال تحلیل یافتهها، هشت مقوله برگرفته از عملکرد سازمان بهزیستی شناسایی شد. مقولههای استخراج شده در بخش برآیند در قالب یک مدل پارادایمی با عنوان چالشهای الگوی مدیریتی سازمان بهزیستی ارائه شدهاند. در پایان نیز راهکارها در قالب سه مفهوم گسترده ضرورت تغییر رویکرد، تمرکز بر دیدبانی و نظارت و تقویت نهادهای مدنی و برون سپاری ارائه گردید.
In Iran, a major part of the supporting measures of government to prevent social problems and support vulnerable groups and persons with disabilities, is offered through the Social Welfare Organization. Despite attracting the cooperation of civil society organizations in support of the disadvantaged people and a wide range of agreements with other institutions, along with various services offered to the target population, Iran’s Welfare Organization still faces major shortcomings in achieving its goals. These challenges become more acute in the face of growing social damages. Therefore, evaluation of the management model of the Welfare Organization in order to address deficiencies and overcome the challenges is essential. In the present study, applying a qualitative method, the data are collected via interviewing and studying documents and evidences. Then, having adopted the thematic analysis method, the data were described, organized and analyzed. During the analysis of findings, eight categories related to the performance of Welfare Organization were identified. The extracted categories were drawn and presented in the form of a paradigmatic model as the functional challenges of the Welfare Organization of Iran. At the end, proposed strategies were presented in the form of three broad concepts of ‘the need to shift the approach, focusing on monitoring and surveillance and strengthening civil institutions and outsourcing.
خلاصه ماشینی:
با توجه به گستره فعاليت هاي سازمان بهزيستي کشور در ارائه خدمات و حمايت هاي غيربيمه اي و با تکيه بر مشارکت هاي مردم و همکاري نزديک سازمان هاي ذيربط در جهت گسترش خدمات توانبخشي، حمايتي، بازپروري، پيشگيري از معلوليت ها و آسيب هاي اجتماعي و نيز کمک به تامين حداقل نيازهاي اساسي گروه هاي کم درآمد، اين سوال از کارشناسان و خبرگان اين حوزه پرسيده شده که سازمان بهزيستي در انجام ماموريت و تحقق اهدافش با چه چالش هاي مديريتي چه به لحاظ نهادي و سازماني و چه به لحاظ اجتماعي و جامعه هدف در ايران امروز روبرو است ؟ با اين پيش فرض اساسي که سازمان بهزيستي به لحاظ گستره آسيب هاي اجتماعي، افزايش روزافزون مسائل و آسيب هاي اجتماعي که امکانات موجود توان رسيدگي و پاسخگويي به آنها را ندارد (اين گزاره با ارجاع به داده هاي آماري فوق الذکر مستند شده است ).
اين هشت مقوله را ميتوان مهمترين ارزيابي در نظر گرفت : ١ـ موازيکاري و روابط ضعيف بين سازماني؛ ٢ـ نظارت پايين و سامان نداشتن نهادهاي مدني و موسسات خيريه در اين حوزه ؛ ٣ـ تصوير اجتماعي محدود از عملکرد سازمان ؛ ٤ـ انتظارات ارتقا يافته و طرح هاي ناتمام ؛ ٥ـ موانع برنامه ريزي جامع ؛ ٦ـ تقدم درمان بر پيشگيري در مديريت سازمان بهزيستي؛ ٧ـ ضعف در حوزه آموزش و عملکرد ناقص و ٨ـ وضعيت رهاشدگي آسيب هاي اجتماعي، بيانگر اين بودند که سازمان بهزيستي براي ارتقاي عملکرد خود بايد اين مقوله ها را مورد بازنگري قرار دهد.