چکیده:
خطابه یا «سخنرانی» از قدیمیترین روشهای آموزشی است؛ روشی که در ادغام با سایر روشهای آموزشی، میتواند به روش فعال در آموزش تبدیل شود؛ مسئلهای که در خطب امیرالمؤمنین(ع) قابلاثبات است؛ چراکه ایشان مطالب مورد نظر خویش را در ترکیب روشهای متنوع آموزشی ارائه میفرمود؛ بر این اساس دو پرسش شکل میگیرد: 1. امیرالمؤمنین (ع) در خطب خویش از چه شیوههای آموزشی استفاده کرد؟ 2. هرکدام از شیوههای مورد استفاده حضرت ناظر به چه راهبرد آموزشی بود؟ با رجوع به منابع تاریخی و نهجالبلاغه از یکسو و تلفیق دادههای تاریخی با تحلیلهای آموزشی از سوی دیگر، و بر مبنای روش توصیفی−تحلیلی، این نظر قابل ارائه است که امام به بهترین صورت از فن خطابه جهت آموزش عمومی استفاده فرمود تا مطالب برای مستمعینی که قادر به درک احتجاجات پیچیده نبودند قابل فهم ارائه شود؛ در این راستا شیوههای متعدد و متنوعی چون پرسش و پاسخ، مباحثه، عقلگرایی و تفکر، سازماندهی مطالب و... را به منظور دوسویه کردن فضای جلسه، تسهیل و تسریع یادگیری به کار گرفت که به فعال شدن ذهن مستمع، منظم کردن اندیشه او و نیز استدلالی کردن قوای تفکر وی منجر میشد.
Sermon or "lecture" is one of the oldest methods of teaching, a method that can be integrated with other educational methods to become an active method in education. This is evident in Imam Ali’s sermons because he presents his or her subjects in a combination of different educational methods. Accordingly, two questions arise:
1. What educational methods did Imam Ali (AS) use in his sermons?
2. What educational strategies were the methods used by Imam based on?
Referring to historical sources and Nahj al-Balagha on the one hand, and combining historical data with educational analysis on the other hand, and based on the descriptive-analytical method, it can be claimed that Imam used sermons as the best way for public education for those who could not comprehend complicated clauses. In this regard, various methods such as questions and answers, discussions, rationalism and thinking, organization of materials, etc., were used to facilitate the mutual atmosphere of the session, and facilitating and expediting learning. This would lead to activation of the minds of the audience, the regularization of his thought, and making the power of his discretion rational.
خلاصه ماشینی:
در رابطه با تاریخ آموزش و تعلیم و تربیت در اسلام کتب متعددی نگاشته شده؛ اما آنچه شایسته توجه است اینکه بیشتر این کتابها، بهویژه آنچه حاصل کار مؤلفان اهلسنت است، فاقد توجه به نقش ائمه( در فرایند آموزش هستند و در نتیجه بحثی نیز در رابطه با روشهای آموزشی آن بزرگواران ندارند؛ در این بین، پیرامون مسئله راهبرد آموزشی امیرالمؤمنین( از رهگذر فن خطابه تحقیقی به دست نیامد؛ در واقع، از یکسو آثاری در دست است که به اجمال به خطبه بهعنوان یکی از روشهای مورد توجه امامان شیعه( در زمینه تدریس پرداخته است، مانند التربیة عند ائمه اهلالبیت از مهنا نادر عبدمحسن الغرابی؛ المنهج التربویة عند أهلالبیت از سیدشهابالدین العذاری؛ سیره تربیتی پیامبر( و اهلبیت( از محمد داوودی و سیدعلی حسینیزاده؛ جلد دوم تاریخ تشیع دولتها، خاندانها و آثار علمی و فرهنگی شیعه اثری از احمدرضا خضری؛ اما به شیوههایی که امام( در خطبههای خود برای آموزش مستمعان بدان اهتمام داشت، توجهی نشده است؛ از سوی دیگر، در آثاری که به تحلیل محتوای خطبههای امام پرداختهاند بررسی سبک خطبهها با رویکرد تحلیل ادبی مورد توجه قرار گرفته و بسیاری از خطبهها، همچون خطبه شقشقیه (عباس عرب، 1391)،خطبه متقین (رسولی و امیدیپور، 1396) و خطبه جهاد (محمودی و دیگران، 1395) با این رویکرد مورد تحقیق واقع شدهاند و توجهی به شیوههای آموزشی امام که در خطب خود به آنها اهتمام داشته، نشده است.