چکیده:
اگر چه تاریخچه ادبیات تطبیقی در کشور اردن، همگام و همپای دیگر کشورهای عربی از جمله مصر نبوده است، اما این کشور نمونه دیگری را از رشد ادبیّات تطبیقی در جهان عرب عرضه میکند؛ تطبیقگران اردنی، ابتدا به بررسی روابط تأثیر و تأثّر آثار پیشین ادبیّات عربی و سایر ملل؛ به ویژه غرب میپرداختند. لذا، پژوهشهای دوره نخست، بیشتر بر محور ادبیّات سنّتی و پیشین؛ به طور خاص شعر، میچرخید. با ظهور مدرنیسم، پژوهشهای تطبیقی در اردن نیز وارد مرحله جدیدی شد. تطبیقگران درصدد کشف میزان اثرپذیری ادیبان عربزبان از تحولّات ادبیّات جهانی و جنبشهای آزادیبخش غرب برآمدند. توجّه به سایر شاخههای ادبیّات در کنار شعر؛ داستانها و نمایشنامهها از جمله ویژگیهای پژوهشهای تطبیقی این دوره است. با رشد ملّیگرایی و پان عربیسم و همچنین نقد روشها و نظریات کشورهای سابقاً استعمارگرِ جهان، تطبیقگر اردنی دریافت که پافشاریهای نخنما شده برای ردیابی خاستگاه اثر ادبی، دیگر مطلوب و شایسته ادبیات تطبیقی نیست. از اینرو، پژوهشهای تطبیقی پسامدرنیسم به عرصه مطالعات تطبیقی اردن گام نهاد.
مقاله حاضر، با رویکردی توصیفی- تحلیلی، در صدد آن است تا ضمن به تصویر کشیدن تاریخ تحوّل ادبیّات تطبیقی در اردن به دوره پژوهشهای تطبیقی آثار سنّتی (المقارنات التراثیه)، پژوهشهای تطبیقی ادبیّات عصر تجدد (مقارنات أدب الحداثه) و پژوهشهای تطبیقی- فرهنگی ادبیّات عصر پساتجدّد (المقارنات الثقافیه وما بعد الحداثه)، تحوّلات این دانش را در این کشور عربی بررسی و تحلیل نماید.
Although the history of comparative literature in Jordan has not been synonymous with other Arab countries, including Egypt, but it offers another example of the development of comparative literature in the Arab world; Jordanian adapters first examined the relationships between the influences of Arabic literature and other nations, especially the West. Therefore, the studies of the first period focused more on the axis of traditional and past literature, in particular poetry. With the advent of modernism, comparative research in Jordan has entered a new phase. The adapters sought to discover the extent to which Arabic literatures were influenced by the developments in world literature and Western liberation movements. Attention to other branches of literature along with poetry; stories and plays are among the features of the comparative research of this period. With the rise of nationalism and pan-Arabism, as well as criticizing the methods and views of former colonial countries in the world, the Jordanian adopter found that the insistence on the origin of the literary work was no longer desirable and worthy of comparative literature. Consequently, Postmodernist comparative studies have been stepped up to Jordan's comparative studies. This article, with a descriptive-analytical approach, aims to depict the history of the development of comparative literature in Jordan in the period of comparative studies of traditional works, comparative studies of the literature of the modern age and comparative-cultural studies of the literature of the postmodern period, the developments of this knowledge in Analyze this Arab country.
خلاصه ماشینی:
بااينکه دانش ادبيات تطبيقي در اين کشور همگام با ساير کشورهاي جهان عرب همچون مصر نشو و نما نيافته و آثار پژوهشگران اردني در اين حوزٔە ادبي چندان شناخته شده نيست ، معرفي اين آثار به جهان ادبيات به عزم و نيروي مدرسان اين رشته در دانشگاه هاي اردن وابسته است .
سعيد علوش در بخش دوم کتاب مدارس الأدب المقارن ؛ دراسة ومنهجية (١٩٨٧) روشي تحليلي ـ نقدي را درپيش گرفته و وضعيت تطبيقگران عربي و تدريس ادبيات تطبيقي در دانشگاه هاي عربي را بررسي کرده است .
معرفي آثار تطبيقي مطرح در جهان عرب ، شرح و تفسير آراي منتقداني که اين آثار را نقد کرده اند و ادامۀ سير کار آن ها از امتيازات کتاب علوش محسوب ميشود؛ زيرا همواره «بررسي اهميت و عدم اهميت يک منتقد يا نظريه در بافتي ملي يا بين المللي از خدمات ديگر تطبيقگران به تاريخ نقد است » (پراور، ١٣٩١: ١٤٩).
عباس عبدالحليم عباس در تحولات الدرس الأدبي المقارن : عزالدين المناصرٔە نموذجا (٢٠١٢) ضمن تشريح تحولات پژوهش هاي ادبيات تطبيقي در جهان عرب ، آراي عزالدين المناصره ، يکي از تطبيقگران اردني در حوزٔە ادبيات تطبيقي، را بررسي و تبيين کرده است .
40 خليل الشيخ در مدارهاي تطبيق ؛ مطالعات انتقادي در ارتباط ميان خود و ديگري (١٩٩٨) به سير تحولات نقد معاصر غرب و تأثير آن در ادبيات جهان عرب و برخي تأثير و تأثرات ، ازجمله بررسي تأثير نقد اروپايي در آثار محمد حسين هيکل و تأثير نمايش نامه هاي اروپايي در آثار اديبان و هنرمندان جهان عرب در قرن نوزدهم و اوايل قرن بيستم ، نظر داشته است .