چکیده:
قصه ها و داستان های قرآن کریم دارای جنبه های نمایشی (درام) بوده و می توان آنها را از جنبه های نمایشی مورد بررسی قرار داد. واژهی نمایش (درام) در یونانی صرفا به معنای کنش است. کنش مهم ترین عنصر درام است که با سایر آثار ادبی فرق اساسی دارد. جیمز تامس از نظریه پردازانی است که براساس فرم و روش فرمالیسم متن نمایش را مورد تحلیل و بررسی قرار می دهد. از نظر او تحلیل فرمالیستی نمایش نامه تابع اصول و شیوه های ارسطویی بوده که سعی در تحلیل بوطیقای ارسطو را دارد. او در توضیح تقلید و عمل شخصیت، کنش های دراماتیک را به صورت کنش های جسمی و روانشناختی بیان می کند . کنش های جسمی به چهار صورت ورود و خروج، میزانسن، استفاده از وسایل خاص و فعالیت های خاص جسمی و کنش روانشناختی به صورت اقرار، دستور و نقشه ها بیان می شوند. این پژوهش در پی بررسی کنش های جسمی و روانشناختی در قصه حضرت موسی (ع) می باشد و در پی پاسخ به این سوال است که آیا داستان حضرت موسی (ع) دارای کنش های جسمی و روانشناختی می باشد؟ و این کنش ها کدامند؟ روش تحقیق در این پژوهش به صورت تجزیه اطلاعات به صورت روش استقرایی- تفسیری و توصیفی - تحلیلی می باشد. بعد از بررسی های انجام شده به این نتیجه می رسیم که قصه حضرت موسی ع دارای کنش های جسمی و روانشناختی است و می توان به مهم ترین کنش های جسمی چون ورود خروج ها مانند ورود حضرت موسی (ع) به کاخ فرعون، میزانسن در صندوق بودن حضرت موسی (ع) هنگام نوزادی در رود نیل، استفاده از وسایل خاص مانند عصا و فعالیت خاص جسمی مانند معیوب کردن کشتی توسط حضرت خضر (ع) و مهم ترین کنش ها روانشناختی، دستور ها مانند دستور فرعون به ساحران برای مقابله با حضرت موسی (ع)، اقرار ها مانند اقرار قارون به اشتباهش و نقشه ها مانند نقشه آسیه همسر فرعون برای نگه داشتن حضرت موسی (ع) اشاره دارد.
The stories and tales of the Holy Quran have dramatic aspects (drama) and can be examined from dramatic aspects. The word drama in Greek simply means action. Action is the most important element of drama, which is fundamentally different from other literary works. James Thomas is one of the theorists who analyzes the text of the play based on the form and method of formalism. In his view, the formalist analysis of the play was subject to Aristotelian principles and practices that sought to analyze Aristotle’s poetics. In his view, the formalist analysis of the play was subject to Aristotelian principles and practices that sought to analyze Aristotle’s poetics. Physical activity is expressed in four forms: entry and exit, mezzanine, use of special equipment and special physical activities, and psychological action in the form of confession, order, and plans. This research seeks to examine the physical and psychological And it seeks to answer the (ع) actions in the story of Prophet Moses has physical and (ع) question of whether the story of Prophet Moses psychological actions? And what are these actions? The research method in this research is information analysis as inductive-interpretive and descriptive-analytical method. After the investigations, we come to the conclusion that the story has physical and psychological actions. And (ع) of Prophet Moses we can refer to the most important physical actions such as the entry of exits such as the arrival of Prophet Moses in Pharaoh’s palace. Mezzanine in the box of Prophet Moses when she was a baby in the Nile . The use of special equipment such as canes and special physical activities such as defeating the ship by Hazrat Khidr and the most important psychological actions, orders such as Pharaoh’s order to the magicians to confront Prophet Moses , Confessions, such as Qarun’s confession, point to his mistakes, and plans such as Pharaoh’s wife Asiya’s plan to keep Moses.
خلاصه ماشینی:
پس از بررسی، به این نتیجه خواهیمرسید که قصه حضرت موسی(ع) دارای کنشهای جسمی و روانشناختی است و میتوان به مهمترین کنشهای جسمی چون ورود و خروجها، مانند ورود حضرت موسی(ع) به کاخ فرعون، میزانسن در صندوق بودن حضرت موسی(ع) هنگام نوزادی در رود نیل، استفاده از وسایل خاص مانند عصا و فعالیت خاص جسمی مانند معیوب کردن کشتی توسط حضرت خضر(ع) و مهمترین کنشهای روانشناختی چون دستورها مانند دستور فرعون به ساحران برای مقابله با حضرت موسی(ع)، اقرارها مانند اقرار قارون به اشتباهش و نقشهها مانند نقشه آسیه همسر فرعون برای نگه داشتن حضرت موسی(ع) اشارهکرد.
کنشهای جسمی کنشهایی هستند که در نمایش دیده میشوند و نیازی به کلام و گفتار بازیگران ندارند و به چهار کنش ورود و خروجها (داخل یا خارج شدن بازیگر به صحنه)، میزانسن (کنشی که شخصیت در ارتباط با مکان انجاممیدهد)، استفاده از وسایل خاص (ابزارهایی که در صحنه موجود است) و فعالیتهای خاص جسمی (فعالیتهایی مانند حرکت، حالات چهره و فن بیان که در صحنه از بازیگر سر میزند) تقسیمبندی میشوند.
با بررسی کنشهای جسمی و روانشناختی از منظر جیمز تامس در قصه حضرت موسی(ع) میتوان به این مهم دست یافت که این قصه دارای مهمترین عنصر نمایش یعنی کنش است و میتوان با اقتباس از این قصه، متن نمایشی آن را ساخت و پرداخت کرد.
خداوند به عنوان مهمترین شخصیت کمکی در این قصه فقط دارای کنش روانشناختی است که به صورت دستورها مانند دستور به حضرت موسی(ع) برای هدایت فرعون دیده میشود و شخصیتهای فرعون و سامری و قارون به عنوان شخصیتهای متضاد و شخصیتهایی که به قصه بعد میبخشند نمایان میشوند.