خلاصه ماشینی:
"سرچشمه فلسفه فروید ترجمه و اقتباس از کتاب روانشناسی اواخر قرن نوزدهم فروید و رفیقش پرویز دو پزشکی بودند که در پاریس نزد شارکو دانشمند بزرگ علم اعصاب درس میخواندند، شارکو پیش از این بسیاری از حالات عارض شده از هستری را معالجه کرده بود زیرا میدانست غالبا علت آن تراکم خواهشهای جنسی است.
درست است که همه کس حاضر نیست پرده از روی حوادث گذشته خود بردارد و اسرار زندگی خود را با دیگری بگوید ولی اگر بطرف ایمان و اطمینان داشته باشد آنقدرها هم در پنهان کردن آن سماجت نمیکند.
از همین راه است که فروید توانسته است اشخاص مبتلا بمرضهای روحی را معالجه کند زیرا معنقد است پس از اینکه توانستیم خاطرات پنهان شده در زوایای روح مریض را بیرون آورده و صورت حقیقتش را در برابر او آشکار سازیم کمکم اوهام و خیالاتی را که در سایه حوادث دوره مرموز کودکی و جوانی در عقل باطن او جا گرفته و دایم باعث آزار اوست از میان برداشته و او را از دست اشباح خیالی نجات بدهیم."