چکیده:
پیشگویی یا آپوکالیپس، کشف و شهود و اعلان واقعه ای در آینده، بدون در نظر گرفتن وقوع یا عدم وقوع آن است. اغلب اندیشه های آپوکالیپسی در افسانه های ایرانی و در باور عامه، به سبب نگرانی انسان از آینده و دفع اضطراب به وجود آمده و انگیزه اصلی پیدایش این نوع مکاشفه ها، فشارهای روانی واردشده بر آدمی است؛ به گونه ای که این اندیشه ها در ارتقای روحیه امید به آینده ایفای نقش می کنند. در افسانه های ایرانی، نقش های متفاوت آپوکالیپسی و کارکردهای متعدد آن به سبب وجود خود افسانه پدید آمده اند. اکثر این مفاهیم با ویژگی-های مادی و طبیعی افسانه، پیوندی ناگسستنی دارند. تناسب حالت های طبیعی با نقش های آنان در باور عامه، سبب اصلی بروز این مکاشفه هاست. این پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی و استواری بر چارچوب نظری می کوشد به این پرسش پاسخ دهد که شاخص ترین قسم مکاشفه ها در افسانه های ایرانی چیست؟ مطابق دستاوردهای تحقیق، بیشترین نوع مکاشفه موجود در افسانه های ایرانی، مربوط به «الهام» و کمترین آن، استفاده از زبان خواب و رویا به عنوان مهم ترین ابزار تجلی آن در این باره است.
Forecast or Apocalypse is discovery, intuition and telling about future information, regardless of whether it will occur or not. Often, apocalyptic thoughts have emerged in Iranian myths and in popular beliefs because of the humans concern for the future and disposing of anxiety. The main motive for the emergence of these kinds of revelations, is the psychological pressures on humans; so that these thoughts play a role in promoting the future hope. In Iranian legends, various apocalyptic roles and numerous functions have been created due to the existence of the legend itself; most of these concepts are inextricably linked with the material and natural features of legend. The compatibility of natural states with their roles in popular belief is the main reason for these revelations.This research in a descriptive-analytical way, tries to answer the question: what is the most significant part of the revelations in Iranian legends? This study tries to answer the question in a descriptive - analytical way: what is the most important of all types of Revelation in Iranian legends? According to the research achievements, the most kind of revelation in iranian legends is related to “inspiration” and its least, the use of sleep language and dream as the most important manifestation of its expression.
خلاصه ماشینی:
بـراي مثال، هنگامي که اسفنديار خواهان بخشي از حکومت از پدر خود است ، پدرش دست به دامان پيشگويان مي شود تا آيندة اسفنديار را پيش بيني کنند و راه رهايي را بدو بنمايند: بخوانــد آن زمــان شــاه، جاماســپ را همـــان فـــالگويـــان لهراســــپ را برفتنـــد بـــا زيـــج هـــا بـــر کنـــار بپرســـيد شـــاه از گــــو اسفنديــــار کـــــه او را بـــــود زنـــــدگاني دراز نشـــيند بـــه شـــادي و آرام و نــــاز بـــه ســـر برنهـــد تـــاج شاهنشـــهي بـــرو پـــاي دارد بهـــي و مهــــــي (فردوسي ، ١٣٨٣: ٧١٣) هنگامي که گشتاسپ اين پيشگويي را مي شنود، نگـران مـي شـود و از جاماسـپ راه چاره مي جويد، وي مي گويد: ورا هـــــوش در زاولســـــتان بـــــود بـه دسـت تهـم پـور دسـتان بــود (همان ) از آنجا که وجود عنصر پيشگويي در گفتـار و رفتـار برخـي از قهرمانـان افسـانه هـاي موجود در مجموعۀ نوزده جلـدي «فرهنـگ افسـانه هـاي مـردم ايـران» اثـر علـي اشـرف درويشيان و رضا خندان قابل بازيـابي اسـت ، بـا روش توصـيفي - تحليلـي بـه ايـن امـر مي پردازيم و پاسخ به اين پرسش ها را پي مي گيريم : - انديشه هاي پيشگويانه در افسانه هاي ايراني چگونه نمود مي يابد؟ - عمدهترين مفاهيم و مضامين آپوکاليپسي در افسانه هاي ايراني چيست ؟ پيشينة تحقيق در زمينۀ پيشينۀ پيشگويي به پژوهش هاي زير دست يافتيم : ميرزا نيکنام و صرفي (١٣٨١)، مقاله اي به نام «پيشـگويي در شـاهنامه فردوسـي » در مجلۀ مطالعات ايراني منتشر کردهاند.