چکیده:
پیوند و خویشی در میان شعر و موسیقی، به درازای زندگانی بشر سابقه دارد و
شاعرانی که به حوزه های علم موسیقی عالم بوده اند و اشعار خود را با نغمات
و الحان توام می کردهاند، شعر آنها بیشتر در دل شنوندگان تاثیر گذاشته است.
شهریار از جملة شاعرانی است که به آموزه های علم موسیقی اشراف کافی
داشته و آلات مختلفی از جمله ساز و سه تار می نواخته و هم با بسیاری از
بزرگان موسیقی عصر خود دوستی و رفاقت داشته است؛ لذا موسیقی با تمام
زوایای آن از قبیل: آلات، اصطلاحات و موسیقی دانان بزرگ در شعر وی
جلوة خاصی یافته است. در این مقاله سعی شده است تا کم وکیف موسیقی و
میزان تاثیر آن در شعر شهریار مورد تحقیق و بررسی قرار گیرد.
خلاصه ماشینی:
٢ همانطور که گفته شد شهريار خود سه تار مي نواخت و به دليل دوستي و مصاحبت با برخي از بزرگان موسيقي دوران خويش بـه اصـطلاحات و آلات مختلف موسيقي آگاهي و اشراف کافي داشت ؛ لذا با آوردن نـام برخـي از ايـن آلات و اصطلاحات در شعر خود خواننده را تا حدي بـا فـضاي موسـيقيايي عـصر خـود آگـاه مي کند و نشان مي دهد که او علاوه بر گفتن شعر و ترانه سرايي تا چه حد با موسيقي نيز آشنا بوده است .
در اين مقاله کوشش شده است تأثير موسيقي در شعر شهريار و آگاهي وي از هنـر موسيقي و توانايي او در نواختن سازهاي مختلف همزمان با سرودن اشعار زيبا و دلپذير وي ، همچنين آشنايي او با اصطلاحات ، آلات و استادان بزرگ موسـيقي زمـان خـويش مورد تحقيق و بررسي قرار گيرد.
به تارهاي دلم زخمه مي نوازي و مـن در اهتـزاز کـه چـون سـيم سـاز مـي خـوانم ديوان ، ج ١، ص ٣١٤، ب ٣ ٨ – ساز سازي است از خانوادة آلات موسيقي رشته اي مقيد، از ردة تنبور، که به آن عـود دسـته بلند يا بغلاما (baqlama) نيز مي گويند.
(ساز زدن شهريار در خلوت و تنهايي ) اي دل ز دوســـــتان وفـــــادار روزگـــــار جز سـاز مـن نبـود کـسي سـازگار مـن ديوان ، ج ١، ص ٣٥١، ب ٢ در گوشة غمـي کـه فرامـوش عـالمي اسـت مـن غمگـسار سـازم و او غمگـسار مـن همان ، ب ٣ ٩ – سنتور سازي است از خانوادة آلات موسيقي رشته اي مطلق .