چکیده:
ادبیات مهاجرت از مهمترین حوزههای مطالعه نظریه پسااستعماری است. ادبیات داستانی مهاجرت افغانستان بهویژه داستانها و رمانهایی که به موضوع مهاجرت به غرب مربوط میشوند، بیشترین عناصر و مؤلفههای موردبحث نظریه پسااستعماری را در خود دارند، ازاینروی مطالعه و تحقیق ادبیات داستانی مهاجرت از منظر نظریه پسااستعماری بهویژه شرقشناسی ادوارد سعید حائز اهمیت است. این مقاله قصد دارد از منظر نظریه پسااستعماری بهشیوه توصیفی و تحلیلی به مطالعه موردی رمان سبز، سرخ، آبی از عارف فرمان یکی از نویسندگان مهاجر افغانستان بپردازد. هدف دیگر این مقاله تحلیل و بررسی رمان از منظر تقابل دوگانی «خود» و »دیگری» با توجه به گفتمان «شرق» در برابر «غرب» است. در این رمان مهاجر بهمثابه مستعمره، «دیگری» و در «حاشیه» قرار دارد و میزبان بهمثابه استعمارگر «خود» است و در «مرکز» قرار دارد. در سبز، سرخ، آبی آنچه حائز اهمیت است در هم ریختن معادله شرق و غرب است که منجر به قرارگرفتن «دیگری» در مرکز میشود. همچنین در این مقاله نشان داده شده است که نظام مردسالاری حاکم بر افغانستان باعث شکلگیری تقابل دوتایی مرد/زن شده که به گفتۀ سیمین دوبووار زن «جنس دوم» و «دیگری» است و به باور اسپیواک فرودستی است که نمیتواند از جانب خویش صحبت کند و زنان افغانستان از سوی جامعه، مردان خانواده و همچنین خود زنان به حاشیه رانده میشوند که آنها را در استعماری چندسویه قرار
Immigration literature is one of the most important areas of study in postcolonial theory. Post-colonialism was initially presented as a research branch in cultural studies. The fictional literature of Afghan migration especially those which related to West has the the most elements and components of postcolonial theory, so reading and researching immigration fiction is important based on a postcolonial perspective, especially Edward Saeed's Orientalism. From the point of view of postcolonial theory, this article intends to study the case study of Green, Red, Blue novel from Aref Farman in a descriptive and analytical way. From another point of view, this article analyzes the green, red, blue novel according to the discourse of the "East" versus the "West" which are in contrast and considered as the Self and Other. In this novel the migrant is defined as the Other and the host community as the Self. In green, red, blue, what is important is to disrupt the equation of east and west, which leads to the placement of the "other" in the center. Women are given ‘Other’ or ‘second sex’ in the patriarchal culture of Afghanistan which this consideration confirmed the Simone de Beauvoir and Gayatri Chakravorty Spivak‘s opinions. Women are given as subaltern in Afghanistan who never given to speak. Afghan women are marginalized by patriarchal culture and society, as well as by the women by themselves, who place them in multifaceted colonialism
خلاصه ماشینی:
مهاجرت از پدیده هایی است که بستر مباحثی مانند زن /مـرد، مرکز/حاشـیه ، غرب /شـرق فرادست /فرودست و خود و دیگری را فـراهم مـی کنـد، بـر ایـن اسـاس مهـاجر در حکـم «دیگری» و میزبان به عنوان «خود» در داستان های ادبیات مهـاجرت افغانسـتان بازنمـایی مـی شود.
یکی از مهم ترین مقوله هایی که مـیتـوان بازتـاب نگاه «خود» و «دیگری» را در آن بررسی کرد، پدیده مهاجرت است (عـاملی رضـایی ، ١٣٩٣: ٦٦) بر این مبنا، در داستان های نوشته شده درحوزه اروپا حضور مهاجر به مثابـه «دیگـری » بـه تصویر کشیده میشود که شرق را نمایندگی میکند و میزبان به مثابه «خود» اسـت کـه غـرب را نمایندگی میکند.
هومی بابـا دیگـر نظریـه پـرداز نظریـه پسااسـتعماری بـر ایـن بـاور اسـت کـه هیبریـد شدن (Hybridity) به معنای رسیدن به فضایی بینابینی اسـت کـه بابـا آن را فضـای سـوم (-in between) مینامد، فضایی که در آن خلوص سلسله مراتب فرهنگ هـا لغـو شـده و فرهنگـی جدید به دست می ید که قابل تقلیل و تفکیـک بـه هـیچ کـدام از فرهنـگ هـای سـازنده آن نیست (اشکراف ، ١٣٩٥: ١٧١) این نظریه بابا که با دو مفهوم دوسـویه گرایـی و تقلیـد، گـره خورده نقدهایی را هم در پی داشته است ؛ منتقدان این نگـاه معتقدنـد کـه هیبریـدبودگی بـر تفاوت های فرهنگی نقابی میگذارد و آن را نادید می یـرد (همـان ) از سـوی دیگـر کسـانی مثل رابرت یانگ ((-١٩٥٠) Robert J.
از همان ابتدا، آناکارین که غرب را نمایندگی میکند خـود را به مثابه سوژه در جایگاه مرکز/قدرت /خود می یبند و بـه شـاه ولـی کـه شـرق را نماینـدگی میکند به مثابه ابژه در جایگاه حاشیه /فرودست /دیگری مینگرد که تأییدی بـر شـرق شناسـی ادوارد سعید است .