چکیده:
مطالعۀ لایههای پنهان و درونی زبان میتواند تصویر شفاف و واقعگرایانهای از جهان شخصیتها، گفتار و کنشهای آنان در متون ادبی بهدست دهد. با بررسی زبانشناختی متون ناتورالیستی میتوان به ارتباط تنگاتنگ زندگی ناتورالیستی شخصیتها با ساختار و کارکردهای زبانی که با آن تکلم میکنند، پی برد. آنچه در گفتار شخصیتهای یک اثر ناتورالیستی شاخص به نظر میرسد تقابل زبان شخصیتهای باسواد و بیسواد است. شخصیتها در اینگونه آثار به دلیل محرومیتهای اقتصادی و اجتماعی از تحصیل محروماند و این بیسوادی در زبان محاوره و گفتارمحور آنها پدیدار است. صادق چوبک داستاننویس معاصر ایرانی که بهعنوان داستاننویس ناتورالیست شناخته شدهاست، در آثارش به زندگی دردآلود، پر فلاکت، و همزمان سرشار از ناآگاهی و جهل انسانهایی میپردازد که در تأمین نیازهای اولیۀ حیاتی خود درماندهاند. در این مقاله، نخست الگوهایی که محمد محمود در رسالهای، برای زبان ناتورالیستی ارائه دادهاست معرفی میشود، سپس با تمرکز بر رمان سنگ صبور و مجموعهداستانهای انتری که لوطیاش مرده بود و خیمهشب بازی به مطالعۀ زبان این آثار و میزان تطابق آنها با این الگوها پرداخته میشود. نتیجه این مطالعه روشنگر این امر است که تقابل باسواد و بیسواد به شکلگیری تقابل زبانی نوشتارمحور و گفتارمحور دامن میزند. غلبه زبان گفتارمحور و شفاهی در کلام شخصیتهای فرودست چوبک میتواند کارکرد ساختارهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مسلط بر آنان را بازتابدهد.
The linguistic analysis of the texts which are written in naturalistic style helps to understand the close association of the characters’ living with the structure and functions of the language by which they are speaking. The most important matter in the speech of naturalistic characters is the opposition of the literate and illiterate characters’ languages. In such a kind of naturalistic context, characters, because of social and financial problems are deprived of having education and schooling, and this is reflected in the oral-based speech of them. Sadeq Chubak, the Iranian contemporary so-called naturalist story-writer, in his works is delicately concerned with the miserable, wretched and full of ignorance life of the men who are incapable of providing the essentials of living. Mohammad Mahmoud, in his Ph.D disseratation provides patterns for naturalistic language; in this paper, after outlining those patterns, with the focus on Sang e Sabour, Antari ke Lutiash Morde bud, and Kheymeh shab-bazi, we will analyze the naturalistic language of the works written by Chubak. The purpose of this paper is to study those constant and repetitive elements of naturalistic language which are playing an essential role in the form and content of Chubak’s novels and stories.
خلاصه ماشینی:
در ایـن مقالـه ، نخسـت الگوهایی که محمد محمود در رساله ای ، بـرای زبـان ناتورالیسـتی ارائـه داده اسـت معرفـی میشود، سپس با تمرکز بر رمان سنگ صبور و مجموعه داستان هـای انتـری کـه لـوطیاش مرده بود و خیمه شب بازی به مطالعۀ زبان ایـن آثـار و میـزان تطـابق آنهـا بـا ایـن الگوهـا پرداخته میشود.
هـم از آن ابتداست که نویسندگان ناتورالیست مـیکوشـند در نقـل مکالمـۀ هـر شخصـیت ، همـان جمله ها و تعبیرهایی را به کار گیرند که نمونۀ حقیقی آن شخصیت در سطح اجتماع بـه کـار میبرد و این یکی از مهم ترین جنبه های واقع گرایی ناتورالیست ها است ؛ چنان چـه امیـل زولا نیز در مقاله ای با عنوان «ناتورالیسم در تئاتر» تصریح میکند: «آن چه من میخـواهم در تئـاتر ببینم ، خلاصه ای است از زبان محاوره » (سیدحسینی، ١٣٨١: ٤١٢).
«بررسی کاربرد گویش محلـی در آثـار صـادق چوبـک » (فـلاح و مرشـدی، ١٣٨٩) عنوان مقاله ای است که به مطالعۀ ویژگیهای ادبیات اقلیمی چوبک از جمله زبـان اقلیمـی او میپردازد؛ اما در حوزة زبان شناسی داستان های چوبک ، آثار اندکی وجود دارد.
از جملـه پرسـش هـایی که در این مقاله مطرح میشوند، این است که مشخصـه هـای زبـانی، چـه سـبکی را در آثـار چوبک به وجود آورده اند؟ عملکرد و ساختار روانی شخصیت های داستان ها چگونـه تحـت تأثیر ساختارهای زبان شکل میگیرند؟ اندیشـه هـا، چگونـه در جملـه هـا و گفـت وگوهـای شخصیت های ناتورالیستی او جریان مییابند؟ زبـان تـا چـه میـزان کشـمکش هـای درونـی شخصیت ها و هم چنین جایگاه آن ها در جامعه را انعکاس مـیدهـد و گـاه ، خـود از عوامـل مهم در زندگی شخصیت ها میشود؟ مطالعۀ زبان شناختی داستان هـای چوبـک مـیتوانـد در بررسی و تحلیل ساختارهای مورد انتقاد در این آثار نیز سودمند باشد.