چکیده:
هدف از انجام این پژوهش، مطالعه چگونگی بازنمایی چین و نحوهی دیگریسازی از این کشور در کاریکاتورهای منتشر شده از سوی حوزه گفتمانی غرب در دوران بحران کرونا است. در این پژوهش با استفاده از روش نشانهشناسی اجتماعی، 45 کاریکاتور انتخاب شده و با توجه به سه فرانقشِ بازنمودی، تعاملی و ترکیبیِ کرس و ونلیوون مورد ارزیابی قرار گرفتهاند. برای تحلیل نتایج تحقیق از نظریات برچسبزدن ادگار و سجویک، بازنمایی استوارت هال و نظریهی طرحوارههای فرهنگی استفاده شده است. با ارزیابی کاریکاتورهای مرتبط با نقش چین در شیوع کرونا میتوان سیاستهای بازنمایی در این کاریکاتورها را در دو مقولهی کلیِ «دیگریِ پست؛ بازنمایی خطر زرد» و «دیگریِ قدرتطلب؛ بازنمایی تهدید قرمز» قرار داد. در کاریکاتورهایی که ذیل مقولهی اول قرار گرفتند، چین به عنوان دشمنی بالقوه و دیگریِ پست شناسانده شده است که نیاز به آموزش و دنبالهروی از غرب دارد. در مقابل، در کاریکاتورهایی که ذیل مقولهی دوم گنجانده شدند، چین به عنوان عامل تهدیدکنندهی جهان بازنمایی شده است که در این نوع کاریکاتورها نیز ضرورت سیاستهای کنترلی در رابطه با چین و حفظ هژمونی غرب القا میشود. براین مبنا میتوان گفت رسانهها (در اینجا کاریکاتورهای منتشر شده) با بازتولید کلیشههای از پیش ساخته نسبت به چین و با همارز قرار دادن این کشور با خطر و تهدید، زمینه را برای باور مردم در جهتگیری منفی نسبت به مسائل پیرامون چین فراهم میکنند. این جهتگیری دیگریهراسانه میتواند به صورت کنشهای نژادپرستانه در روابط بینفرهنگی نفوذ کرده و حتی زمینه را برای تقابلهای نظامی احتمالی فراهم کند.
This article aims to study how China is represented and how it is constructed as Other in cartoons published by the Western discourse during the Corona crisis. In this study, 45 cartoons have been selected and evaluated and analyzed by social semiotics using three Representational, Interpersonal, and Compositional meanings of Kress and Van Leeuwen. To analyze the research results, labeling theory by Edgar and Sedgwick, representation theory Stuart Hall as well as cultural schema theory have been used. By examining cartoons related to China's role in the corona prevalence, the politics of representation in these cartoons can be divided into two general categories: "the abject other; Representation of the yellow peril" and "the power-hungry other; Representation of the red threat." The cartoons in the first category represent China as the potential enemy and abject other that needs to be trained and followed by the West. In contrast, in the cartoons fall into the second category, China is portrayed as a threat to the world in a way that induces the need for control policies and the preservation of Western hegemony. Based on the results of this study, it can be said that the media (here, published cartoons) by reproducing pre-existing stereotypes about China and equating this country with peril and threat, pave the way for people to believe in a negative bias towards China’s issues. This bias can infiltrate intercultural relations through racist actions and even pave the way for possible military confrontations.
خلاصه ماشینی:
در مقابل ، در کاريکاتورهايي که ذيل مقولۀ دوم گنجانده شدند، چين به عنوان عامل تهديدکنندة جهان بازنمايي شده است که در اين نوع کاريکاتورها نيز ضرورت سياست هاي کنترلي در رابطه با چين و حفظ هژموني غرب القا ميشود.
براين مبنا ميتوان گفت رسانه ها (در اينجا کاريکاتورهاي منتشر شده ) با بازتوليد کليشه هاي ازپيش ساخته ، نسبت به چين و با هم ارز قرار دادن اين کشور با خطر و تهديد، زمينه را براي باور مردم در جهت گيري منفي نسبت به مسائل پيرامون چين فراهم ميکنند.
افزون بر اين ، بازنمايي تاريک و هشداردهنده روابط ميان چين و آفريقا توسط گفتمان رسانه اي غرب ، منجر به بهبود تصوير غرب به عنوان حامي اخلاق مدار و برتر نسبت به چين از يک سو و بازشدن فضا براي تقويت اقتدار چين و عدم ايجاد فرصت گفتماني براي سوي آفريقايي از طريق رسانه هاي خود، از سوي ديگر فراهم شده است .
علاوه بر اين ، از لحاظ افقي و عمودي بودن ميتوان گفت اين کاريکاتور در حالت کلي به شکل افقي به تصوير کشيده شده و به اين طريق ، گسترة ديد وسيعي ايجاد کرده است اما با ورود به جزئيات و تفکيک ميان دو بخش ، مشاهده ميشود که بخش اول (يعني تصوير رئيس جمهور چين و پرچم پشت سر او) در حالت عمودي قرار دارد.
در ادامه ، دو رويکرد اصلي در اين کاريکاتورها مورد بحث قرار گرفته و به جايگاه هر کدام در گفتمان از پيش موجود غرب که بر ديگريسازي از چين به عنوان دشمني بالقوه تأکيد دارد (٢٠١٧ ,Ooi and D’Arcangelis) اشاره ميشود.