چکیده:
مالیه رفتاری شامل بخش گستردهای از جنبههای روانشناسی و علوم اجتماعی است که با فرضیه بازار کارا تناقض دارد. در حقیقت مالیه رفتاری مطالعه چگونگی تفسیر و عمل بر مبنای اطلاعات برای اتخاذ تصمیمات سرمایهگذاری آگاهانه توسط افراد است بهعبارتدیگر به دنبال تأثیر فرایندهای روانشناختی در فرآیند تصمیمگیری است. قصد مالیه رفتاری تجزیهوتحلیل و بررسی پدیدههای جامع بازار بر اساس مکانیسمهای روانی رفتارهای سرمایهگذاری است. حال این پژوهش بر آن بود تا به بررسی این موضوع بپردازد که تأثیر هموارسازی سود بر رفتار مالی سرمایهگذاران چگونه است؟ تأثیر مالکیت نهادی بر رابطه بین هموارسازی سود و رفتار مالی سرمایهگذاران چگونه است؟ بدین منظور 140 شرکت برای دوره زمانی 1392 تا 1397 موردبررسی قرار گرفتند. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که بین هموارسازی سود دارای تأثیر مثبت بر رفتار مالی سرمایهگذاران است. همچنین نتایج پژوهش حاضر نشان داد که مالکیت نهادی دارای تأثیر معکوس بر رابطه مثبت بین هموارسازی سود با رفتار مالی سرمایهگذاران است.
Behavioral taxation covers a wide range of aspects of psychology and social sciences that contradict the efficient market hypothesis. In fact, behavioral finance is the study of how people interpret and act on information to make informed investment decisions. In other words, it seeks to influence the psychological processes in the decision-making process. Behavioral tax intention is to analyze and study comprehensive market phenomena based on the psychological mechanisms of investment behaviors. Now this study was to investigate the effect of profit smoothing on investors' financial behavior? What is the impact of institutional ownership on the relationship between earnings smoothing and investor financial behavior? For this purpose, 140 companies for the period 1392 to 1397 were surveyed. The results of the present study showed that profit smoothing has a positive effect on investors' financial behavior. The results of the present study also showed that institutional ownership has an inverse effect on the positive relationship between earnings smoothing and financial behavior of investors.
خلاصه ماشینی:
همچنين نتايج پژوهش حاضر نشان داد که مالکيت نهادي داراي تأثير معکوس بر رابطه مثبت بين هموارسازي سود بـا رفتار مالي سرمايه گذاران است .
تأثير مالکيت نهادي بر رابطه بين هموارسازي سود و رفتار مالي سرمايه گذاران چگونه است ؟ مباني نظري و پيشينه پژوهش رفتار مالي سرمايه گذاران شواهد حکايت از آن دارد که سرمايه گذاران براي تعيين ارزش سهام از روش هاي کمي استفاده نميکنند.
22 فرضيه ها فرضيه نخست : هموارسازي سود شرکت هاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بر رفتار مالي سرمايه گذاران تأثيرگذار است .
فرضيه دوم : مالکيت نهادي بر رابطه بين هموارسازي سود شرکت هاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و رفتار مالي سرمايه گذاران تأثيرگذار است .
همان طور که از جدول شماره ٣ مشخص است ضريب منفي متغير مستقل موردبررسي، (ES*IO) بيانگر تأثير معکوس مالکيت نهادي بر رابطه مثبت بين هموارسازي سود با رفتار مالي سرمايه گذاران است همچنين از آنجا که سطح معناداري متناظر با آن (٠.
نتيجه گيري و پيشنهادها هدف از پژوهش حاضر بررسي تأثير نقش تعديل گر مالکيت نهادي بر رابطه بين هموارسازي سود و رفتار مالي سرمايه گذاران بود.
همچنين نتايج تجزيه وتحليل فرضيه دوم بيانگر تأثير معکوس مالکيت نهادي بر رابطه مثبت بين هموارسازي سود با رفتار مالي سرمايه گذاران است ؛ که نشان از تأييد فرضيه دوم است و با يافته هاي مگدي و آلا (٢٠٢٠) هم سو است .
Academy of Management Review, 28(3), 466-476 Sraheen , (2019) " The Influence of Corporate Ownership Structure and Board Members’ Skills on the Accounting Conservatism: Evidence from Non-Financial Listed Firms in Amman Stock Exchange ", Vol. 19 No. 1, pp.