چکیده:
فارابی اولین منطق دان مسلمانی است که در آثارش به تعریف عکس مستوی پرداخته است. ابن سینا با وامداری از او و با افزودن قیدی «بقاء کذب»، عکس مستوی را چنین تعریف کرده:«جابجایی موضوع و محمول به همراه بقاء کیف، صدق و کذب». منطقییون پس از ابن سینا و در راسشان محقق طوسی بر این تعریف چندین اشکال گرفته اند و سعی در ارائه تعریفی دقیق و سازوار با نظام منطقی داشته اند. در این پژوهش ضمن سنجش و ارزیابی این نقض و ابرام ها، به بررسی سیر تاریخی تعریف عکس مستوی توسط منطق دانان مسلمان پرداخته شده است. به همین منظور تطورات تعریف عکس مستوی مورد مطالعه قرار گرفته و با ذکر اشکالاتِ تعاریفِ منطق دانانی چون «فارابی»، «اخوان الصفا»، «فخر رازی»، «ابن سهلان ساوی» و... به این نتیجه رهنمون شده ایم که تعریف «خونجی» و هم عصرانش(«محقق طوسی»، «ارموی» و...) تعریفی مناسب و بی اشکال و به اصطلاح جامع افراد و مانع اغیار است.
Farabi is the first Muslim logician to define conversion in his works. Ibn Sina, by borrowing from him and adding the adverb "survival of falsehood", has defined the conversion as follows: " Displacement of the subject and predicate along with the survival of the quality, truth and falsehood.". The logicians after Ibn Sina, led by Tusi, have found several inaccuracy in this definition and have tried to provide an accurate and consistent definition with the logical system. In this research, while measuring and evaluating these problems and answers, the historical course of definition of conversion by Muslim logicians has been studied. For this purpose, the evolution of the definition of conversion has been studied and by mentioning the problems of the definitions of logicians such as "Farabi", "Akhavan Al-Safa", "Fakhr Razi", "Ibn Sahlan Savi", etc., we have been led to the conclusion that "Khunji" and his contemporaries definition ("Tusi", "Ermoi", etc.) is a suitable and correct definition.
خلاصه ماشینی:
منطق پژوهی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی دوفصل نامۀ علمی (مقالۀ علمی ـ پژوهشی )، سال یازدهم ، شمارة دوم ، پاییز و زمستان ١٣٩٩، ١٣٧-١٥٦ بازخوانی تعریف عکس مستوی در قضایای مطلقه با تأکید بر اشکالات محقق طوسی بر ابن سینا امین صیدی * سید احمد فقیه **، جمال سروش *** چکیده فارابی اولین منطق دان مسلمانی است که در آثارش بـه تعریـف عکـس مسـتوی پرداختـه است .
با توجه به جایگاه ابن سینا و آثار او (به ویـژه اشارات و تنبیهات ) در تاریخ علم منطـق ، محـور بحـث را تعریـف او در کتـاب اشـارات و تنبیهات قرار داده ایم و با ذکر تعاریف منطق دانان قبل و بعد از او تاثیرات و تـاثرات وی در این زمینه را واکاویده ایم ؛ به همین جهت تعریف عکس مسـتوی را در سـه دوره مطالعـه و بررسی کرده ایم :١.
(طوسی، ١٣٧٥، ص ١٩٦) کـه همـان طور که پیداست از کذب مقدم (اصل ) کذب تالی (عکس ) نتیجه گیری شده که خواجه مـی گوید این صحیح نیست ؛ چرا که اگر بنا باشد شرط بقاء کـذب در تعریـف عکـس مسـتوی اخذ شود، لازمه اش آن است که قاعده رفع مقدم که قاعده ای غیر منتج است ، منتج باشـد و التالی باطل فالمقدم مثله .
به عبارت دیگر؛ چنانچه اصل صادق باشد عکـس نیـز صـادق اسـت (اذا صـدق الاصـل صـدق العکـس ) (رازی (قطـب الـدّین )، ١٣٨٢ ص ٣٤٥؛ عطـار، ١٣٨٠ق ، ص ٢٠٧) و لازمه این حکم آن است که اگر عکس کاذب باشد اصل نیز کاذب خواهـد بـود (اذا کذب العکس کذب الاصل ) (مظفر، ١٤٢١ق ، ص ٢٠٣).