چکیده:
در این تحقیق دو رویکرد عمده در زمینه مشروع بودن استفاده از قیاس در استنباط و استخراج احکام اسلامی در کنار یکدیگر قرار گرفتهاند: یکی عامه که اعتقاد دارد قیاس باعث تدوین قوانین و احکامی میگردد که شبیه آن در قرآن یا دیگر مکتوبات نیست؛ گروه دیگر امامیه است که رویکردی متفاوت با عامه دارد و استفاده از قیاس برای طراحی قوانین جدید اسلامی را ناکافی و ناصحیح میداند و شیوههای دیگری را جایگزین آن نموده است. با این وجود در این تحقیق مشخص گردید که شیعیان نیز در موارد زیادی ازقیاس استفاده نموده وازآن به عنوان قیاس منصوصالعله، قیاس اولویت و تنقیح مناط ودرک ملاک یاد می کنند. نمونههای زیادی در قانون فعلی ایران مشاهده میگردد که در آن برای استخراج قوانین از قیاس استفاده شده است. به این ترتیب میتوان دریافت که برخلاف تفاوت نظری، تشابه عملی گستردهای در استخراج قوانین به واسطه قیاس میان دو گروه عامه و امامیه مشاهده میگردد. این تحقیق خط بطلانی بر پژوهشها و دیدگاههایی است که تاکنون کاربردهمه اقسام قیاس را در میان شیعه رد کرده و آنها را مخالف اساسی قیاس برای استنباط احکام و قوانین اسلامی ذکر کردهاند.
1004/5000In this research, two main approaches to legitimizing the use of analogy in deducing and extracting Islamic law are among the following: one who believes that analogy leads to the formulation of laws and rules that are not like the Qur'an or other writings; the group Another is the Imam, who has a different approach to the public, and considers the use of analogy to design new Islamic laws inadequate and incorrect and has replaced other methods. However, in this research, it became clear that the Shi'ites were also used in many cases, and they are used as analogy to the rule of man, the precedence and parity analysis of domains and criteria. There are many examples in Iran's current law in which analogies have been used to derive laws. In this way, it can be seen that, contrary to the theoretical differences, there is a great deal of similarity in the extraction of laws by the analogy between the two groups of the public and the Imamiyah. This research is a vindication of the studies and views that have already been rejected by the Shi'a in their use of analogies, and they disagree with the fundamental analogy for the inference of Islamic law and laws.
خلاصه ماشینی:
واکاوی جایگاه قیاس در حقوق اسلامی باتاکید برآرای امام خمینی (ره ) محمود حق بجانب ١ احمدرضا توکلی *٢ محمدعلی حیدری 3 چکیده : در این تحقیق دو رویکرد عمده در زمینه مشروع بودن استفاده از قیاس در استنباط و استخراج احکام اسلامی در کنار یکدیگر قرار گرفته اند: یکی عامه که اعتقاد دارد قیاس باعث تدوین قوانین و احکامی میگردد که شبیه آن در قرآن یا دیگر مکتوبات نیست ؛ گروه دیگر امامیه است که رویکردی متفاوت با عامه دارد و استفاده از قیاس برای طراحی قوانین جدید اسلامی را ناکافی و ناصحیح میداند و شیوه های دیگری را جایگزین آن نموده است .
دلیل دیگر هم روایات ناهی از عمل به قیاس است ؛ به همین جهت چنانچه «امر جامع » یا «علت حکم » در اصل منصوص باشد و در لسان صاحب شریعت آمده باشد، از دیدگاه امامیه ، حمل معلوم بر معلوم روا بوده و آن را قیاس منصوص العله می نامند در حالی که وقتی امر جامع یا علت با تکاپوی عقل به دست آمده باشد بدان وقعی نمینهند و تحت عنوان قیاس مستنبط العله آن را بیاعتبار میشمارند و به این ترتیب داوری عقل و توانایی آن در اینجا نادیده گرفته شده و حتی آن را ناروا و موجب گمراهی میپندارند؛ بنابراین لازم است جستجو گردد که دلیل چنین تبعیضی نزد امامیه چیست ؟ ملاک و مناط در متون فقهی احکام اسلام تابع مصالح و مفاسد واقعی است و بستگی تام و کاملی به وجود یا عدم آنهادارد.