چکیده:
یکی از مهمترین موضوعات در هر جامعهای شعر و ادبیات آن جامعه است که نشات گرفته از شرایط سیاسی، اقتصادی، اجتماعی داخلی و خارجی همان دوران است. شعر سیاسی شعری است که سراینده با آگاهی کامل نسبت به تحولات تاریخ و لحظهای که در آن میزیسته شعر میسراید و این شعر او عملا در نفی بعضی ارزشها و اثبات بعضی ارزشهای دیگر است. شعر سیاسی دوران معاصر ایران نیز با توجه به گفتمان مشروطه طلبی، آزادی خواهی، رفع ظلم، حاکمیت قانون، نفی استعمار و... شکل گرفت. با توجه به این عناصر، میتوان به موضوعاتی مثل: ملیگرایی، قانون رفع تبعیض توسعه کشور، مبارزه با استعمارگران، میهن، انسان گرایی، برابری و عدالت طلبی در شعر سیاسی ایران اشاره داشت. در واقع زبان شعر یکی از مهمترین راههای ارتباطی مردم با یکدیگر و تبیین وضعیت سیاسی جامعه بوده است.
The Essence of Political Poem in Contemporary IranDr. Ebrahim MotaghiBehzad LotfiKamjo RahmaniAbstract:The poem and literature are the most important matters in every society. They are resulted from political, economic, social, internal and external circumstances of every era. The political poetry is a poem full of awareness of the changes in history and the moment in which it was poetry, and this poem practically denies some values and proves some other values. Political poemof conte-mporary Iran is formed with regard to constitutionalism, liberty, anti-oppression, rule of law and anti colonialism. Given these elements, certain subjects were emphasized in political poems ofcontemporary Iran's poets such as nationalism,law, anti discri-mination, development, and fight against the colonizers, country, humanism, equality and justice. In fact, poetry was one of the most important ways of communicating people and explaining the political situation of society.Key Words: Political Poet, Iran, Literature, Constitutionality, Colonialism
خلاصه ماشینی:
(امینی،54:1382) حقوق زن نیز از زاویه گفتمان مورد توجه قرار گرفته است؛ گفته میشود که یکی از نشانههای سلطه مردان بر زنان این است که در اغلب جوامع و محافل و مجالس مردان سخن زنان را قطع میکنند و عملا رهبری زبان را بر عهده میگیرند.
(امینی،115:1382) رابطه تحولات اجتماعی و اقتصادی با تحولات گفتمانی تکوین گفتمان سیاسی در ایران را نمیتوان در پرتو هیچ شیوهای به تنهایی تبیین کرد ولی در عین حال هر شیوهای تا اندازهای کار او مفید است و روشنگر گوشهای از حقایق و وقایع میتواند بود.
(همان) - innerdirected - gemeinscahft ویتگنشتاین فیلسوف قرن 20 ویتگنشتاین در پیشگفتار رساله خود مینویسد «تا برای اندیشیدن مرزی نهد»، اما بلافاصله جمله خود را اصلاح میکند و میگوید «یا بهتر بگوییم نه برای اندیشیدن، بل همانا برای بیان اندیشهها مرز نهد» و سپس در جملهای پارادوکسیکال مینویسد: «از بهر آنکه برای اندیشه مرزی بنهیم، میبایستی بتوانیم هر دوی سوی این مرز را بیندیشیم، (بنابراین ما بایستی بتوانیم چیزی را بیاندیشیم که نمیتواند اندیشه شود)، چنین مرزی تنها در زبان میتواند کشیده شود، لذا مشغله اصلی رساله، پژوهش در ماهیت زبان، کارکرد و ساختار آن است.
(همان:106) زبان و بازنمایی در عصر کلاسیک در این دوره زبان تنها نقش بازنمایی را دارد و چون در اپیستمه این دوران آنچه که در بازنمایی ارائه نشده باشد اصلاً وجود ندارد، لذا زبان و کلمه قابلیت و وظیفه بازنمایی همه چیزها را دارند و بدلیل تحقق بازنمایی در اندیشه، زبان عامل بازنمایی اندیشه است و گفتار «چیزی نیست به جزء خود بازنمایی که توسط نشانههای شفاهی بازنمایی شده» اما همین زبان در ارائه بازنمایی اندیشه با یک محدودیت روبروست و آن این است که بازنمایی زبان ناگزیر از ارائه شدن توسط یک نظم ضرورتا متوالی است.