چکیده:
تعهد زناشویی زوجین در پایداری نظام و بنیان خانواده نقش بسیار اساسی دارد و از ارکان اصلی آن به شمار میآید، لذا بررسی مؤلفههای تأثیرگذار و تقویتکننده آن از اهمیت بالایی برخوردار است، طرح پژوهش حاضر توصیفی، از نوع همبستگی که با هدف بررسی نقش واسطهی الگوهای تعاملی زوجین در ارتباط بین سبکهای عشقورزی و تعهد زناشویی صورت گرفت. جامعه آماری پژوهش، زوجین شهر کرمانشاه در سال 1398 بود که تعداد 190 زوج از آنها که در 5 منطقه شهری (6،5،3،1 و 7) بودند به روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه تعهد زناشویی (آدامز و جونز،1997)، مقیاس عشق (استرنبرگ، 1986) و پرسشنامه الگوهای تعاملی زوجین (کریستنسن و سالاوی، ۱۹۸۴) بود. دادهها به شیوه رگرسیون چندگانه و آزمون بارون و کنی (1986) مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل دادهها نشان داد که رابطه مثبت و معناداری (r = 0/43 و p ) بین سبکهای عشقورزی و تعهد زناشویی وجود دارد. علاوه بر این تنها بین خرده مقیاس الگوی سازنده متقابل از میان الگوهای تعاملی زوجین با تعهد زناشویی (r = 0/19 و p) و سبکهای عشقورزی (r = 0/12 و p ) رابطه مثبت و معنادار بود. همچنین نقش واسطهای الگوی تعاملی سازنده متقابل در رابطه بین سبکهای عشقورزی و تعهد زناشویی مورد تائید قرار گرفت. لذا با استفاده از یافتههای پژوهش میتوان نتیجه گرفت که سبکهای عشقورزی با افزایش استفاده از الگوی تعاملی سازنده موجب تقویت و افزایش تعهد در روابط زناشویی میگردد که نتیجه آن برخورداری زوجین از خانوادهای پویا و پایدار است.
The marital commitment of couples has a very essential role in the stability of the system and the foundation of the family and is one of its basic elements, so the study of its influential and reinforcing components has high importance, The research design was descriptive correlational to investigate the mediating role of coupleschr('39') communication patterns in the relationship between love styles and marital commitment. The statistical population of the study included couples in Kermanshah in 1398 that 190 couples of them who were in 5 urban areas (1, 3, 5, 6 &7) were selected by multi-stage cluster sampling. Research tools used in this study included the Marital Commitment Questionnaire (Adams and Jones, 1997), the Triangular Love Scale (Sternberg, 1986), and the Couples Communication Patterns Questionnaire (Christensen and Salawi, 1984). Data were analyzed by multiple regression and Baron and Kenny test (1986). The results of data analysis showed that there is a positive and significant relationship(r=0.43& p