چکیده:
امروزه برخی از عشایر با پدیدهای به نام اعتیاد و سوءمصرف مواد مخدر روبرو هستند. این پژوهش به بررسی جرم شناسی مصرف مواد مخدر در میان عشایر شهرستان کوهرنگ انجام شده است. جامعه مورد بررسی، عشایر شهرستان کوهرنگ هستند. نمونه آماری این پژوهش 187 نفر از افراد است که در مناطق آلوده و در کمپ ترک اعتیاد شهرستان قرار دارند. دادههای پژوهش به وسیله پرسشنامه جمع آوری و با استفاده از آزمونهای آماری ضریب همبستگی مورد بررسی قرار گرفته شدهاند. یافتهها نشان داد که عدم پیشگیری و آموزش عشایر و شرایط خانوادگی تأثیر بسزایی در وابستگی آنها به مواد مخدر داشته است. انتظار میرود با ارائه آموزشها و اقدامات پیشگیرانه بتوان در جلوگیری از افزایش و درمان اعتیاد اقدام نمود.
Nowadays, some nomads like other people have been affected by a phenomenon called as addiction and narcotic substance abuse. This study aimed to study the criminological aspect of substance abuse among Koohrang county's nomads. The under-studied society consisted of Koohrang's nomads. The statistical sample of this study included 187 peoples who lived in drug-affected areas or drug rehabilitation camps. The data were collected by questionairies and examined by correlation coefficient statistical tests. The results showed that prevention, the lack of education of nomads and their family conditions, have a significant impact on their tendency to substance abuse. It is hoped that this study can take actions to prevent the increasement of this phenamenon and rehabilitate the victimes.
خلاصه ماشینی:
اين پژوهش به بررسي جرم شناسي مصرف مواد مخدر در ميان عشاير شهرستان کوهرنگ انجام شده است .
از آنجا که اثرات ناگوار برروي اشخاص و منافع عمومي جامعه دارد و کمتر جامعه اي ميتواند اين اثرات را ناديده بگيرد و به مقابله با آن برنخيزد و اين موضوع همواره مورد توجه حقوق کيفري قرار گرفته است ، کشورها تاکنون براي مبارزه با پديده اعتياد راهکارهاي مختلفي تجربه کرده اند که همواره يکي از اين راهکارها پاسخ کيفري و فرستادن مصرف کنندگان مواد مخدر به زندان است که کشورها تا حدود زيادي اين راهکار را برگزيده اند.
آمار استنباطي فرضيه اصلي بين اعتياد به مصرف مواد مخدر و فقر و بيکاري، عدم پيشگيري، عدم آموزش و شرايط خانوادگي عشاير رابطه معنيداري وجود دارد.
با توجه به ضرايب به دست آمده در گام دوم معادله رگرسيون بين متغيرهاي پيش - بين و متغير ملاک را ميتوان به صورت زير بيان نمود: (شرايط خانوادگي) (٠/٢٩)+( عدم پيشگيري و عدم آموزش )(٠/٢٢)+٣٩/٣٢= (اعتياد به مصرف مواد مخدر) فرضيات فرعي فرضيه اول : بين فقر و بيکاري و تمايل عشاير به مصرف مواد مخدر در منطقه کوهرنگ رابطه وجود دارد.
جهت بررسي رابطه بين فقر و بيکاري و تمايل عشاير به مصرف مواد مخدر در منطقه کوهرنگ از ضريب همبستگي پيرسون استفاده شده است .
براي بررسي رابطه بين عدم پيشگيري و آموزش عشاير و تمايل به مصرف مواد مخدر در منطقه کوهرنگ از ضريب همبستگي پيرسون استفاده شده است .
(p>0/003,n=167,r=0/22) فرضيه سوم : بين شرايط خانوادگي عشاير و تمايل آنها به مصرف مواد مخدر در منطقه کوهرنگ رابطه معنيداري وجود دارد.
براي بررسي رابطه شرايط خانوادگي عشاير و تمايل به مصرف مواد مخدر در منطقه کوهرنگ از ضريب همبستگي پيرسون استفاده شده است .