چکیده:
از دیرباز، داستان، گستردگی و شکلگیری آن در ادبیات ملل گوناگون جایگاه و اهمیت ویژهای داشته و همواره یکی از دغدغههای محققان ادبی، جمعآوری و طبقهبندی آن براساس معیارهای مختلف ادبی بوده است. این پژوهش به بررسی ساختار رمان به هادس خوش آمدید، نوشتۀ بلقیس سلیمانی، برمبنای نظریۀ روایی و ساختاری ژپ لینت ولت و گرماس پرداخته است. با قرار گرفتن درمقابل یک گفته، متن یا داستان میتوان آن را از زوایای متفاوت همچون خیالپردازیهای ناب، طرح بدیع داستان (پیرنگ)، شخصیتشناسی (الگوی کنشی)، زاویة دید متفاوت و... بررسی کرد و به این نتیجه رسید که نویسنده چگونه برای تولید معنا در داستانش از عناصر ساختاری مذکور سود برده است. در این پژوهش، پس از تعریف چهار عنصر ساختاری روایت و نشانه- معناشناسی، به تحلیل این عناصر در ساختار داستان پرداخته و جایگاه آنها در رمان نامبرده با شاهدمثال بررسی شده است.
خلاصه ماشینی:
ساختار رمان به هادس خوش آمديد براساس نظ ريه ژپ لينت ولت و گ رماس ۲ 1 * علي عباسي ١، مليحه رشيدي )تاريخ دريافت ۹٥/١۲/١٣، تاريخ پذيرش ۹٦/۲/۲٧( چکيد از ديرباز، داستان ، گستردگي و شکل گيري آن در ادبيات ملل گوناگون جايگاه و اهميت ويژهاي داشته و همواره يکي از دغدغه هاي محققان ادبي ، جمع آوري و طبقه بندي آن براساس معيارهاي مختلف ادبي بوده است .
اين پژوهش به بررسي ساختار رمان به هادس خوش آمديد، نوشته بلقيس سليماني ، برمبناي نظريه روايي و ساختاري ژپ لينت ولت و گرماس پرداخته است .
به کمک روش زبان شناسي مي توان خوانش متن روايي را از هنگام توليدش تا زمان دريافت و پذيرش آن توسط خواننده با تحليل فنون و روش هاي به کاررفته بررسي کرد تا به اين پرسش پاسخ داده شود که با توجه به اين فنون و روش ها، چگونه معنا در رمان به هادس خوش آمديد توليد مي شود.
با توجه به آنچه دربارة سه نوع گسستگي در رمان به هادس خوش آمديد گفته شد، مي توان نتيجه گرفت که بنابر الگوي روايي ژپ لينت ولت ، اين رمان به کمک »دنياي داستان ناهمسان راوي ̸= کنشگر« روايت مي شود.
براي نمونه ، در وضعيت آغازين داستان ، رودابه در کرمان زندگي مي کند و زنده است ؛ اما در پايان روايت ، اين وضعيت دگرگون شده و رودابه در تهران خودکشي کرده و از روي پل سقوط کرده است .