خلاصه ماشینی:
اینک که سخن از نام نیک آمد، بد نیست بیافزایم که در بین سخنوران فارسی زبان، حکیم بزرگ ابوالقاسمِ فردوسی روی نام نیک تاکید فراوانی دارد ، و از جمله فرموده است که: مرا سر نهان گر شود زیر سنگ از آن به که نامم بر آید به ننگ (برای بحث در باره ی نام نیک در ادب فارسی و مطالعه ی تطبیقی آن بین حافظ و فردوسی ، نگاه شود به: حافظ شناسی، مجلّد دهم، مقاله ی پروفسور فضل الله رضا، صفحاتِ ١٣٧- ١٥٤) باری از مرحوم سیّد ابوالقاسمِ مهدوی شروع می کنم.
درجلسات این مدرسه، آن چه خودم مشاهده کرده بودم، غالباً سه طبقه حضور داشتند: اوّل، حضراتِ علمای جهرم، که بیشتر ازشش محله ی غرب جهرم بودند، دوم، گه گاه، طلّلاب و علمایی که از شهرهای دیگر برای روضه خوانی ایّام عزاداری به جهرم می آمدند، و در حُجره های کوچک و محدود ِمدرسه سکونت داشتند، سوم شاگردان و یا به اصطلاح حوزوی طلّلاب.
مولفان فاضلِ کتابِ " اثر آفرینانِ جهرم" از قول مرحومِ سیّد عبدالرسولِ شریعتمداری، یکی از شاگردان مرحوم مهدوی که دارای درجه ی اجتهاد بود، نوشته اند که در این بُقعه دو برادر به نام های عبدالّطیف و عبدالمحمّد مدفون هستند (اثر آفرینانِ جهرم، ص ٣٤).
همان گونه که عرض شد، این هر دو بزرگوار از فرزندان مبارز نستوه مرحوم آیت الله حاج سید عبدالحسین لاری بودند که شرح زندگانی ایشان در بزرگان جهرم به تفصیل آمده است (بزرگانِ جهرم، ص ١٣٢-١٤٦).
این دو سیّدِ سِناد، فرزند انسانی صالح به نامِ مرحوم سیّد عبدالرضا سیادت جهرمی ملقّب به امین السادات بودند و بنا بر نوشته ی " اثر آفرینان جهرم" ( زیر نویس صفحه ی ٢٢٤)، ایشان موسّس اولین مکتب خانه ای هستند که در سال ١٢٨٦ خورشیدی، مجوز گرفته بود.