چکیده:
در عصر جهانیشدن و رقابتپذیری مراکز شهری، طبقة خلاق بهمثابه یکی از پیشرانهای اصلی رشد و توسعة کلانشهرها به حساب میآید. دراینرابطه جذب و نگهداشت این گروه اجتماعی گریزپا، از طریق شناسایی و برآوردن ترجیحات فضایی ایشان، در دستورکارهای برنامهریزی توسعة فضایی شهرها و کلانشهرها قرار گرفته است. برایناساس هدف پژوهش پیش رو به (1) تبیین رابطة میان طبقة خلاق بهمثابه پیشران و رشد و توسعه فضایی بهمثابه دستاورد و نیز (2) شناسایی ترجیحات فضایی متنوع طبقات خلاق کلانشهر تهران به تفکیک نیازهای سکونتی، فراغتی، فعالیتی و ارتباطاتی اختصاصیافته است. این پژوهش از لحاظ روششناسی در زمرة پژوهشهای ترکیبی (کیفی و کمی) مبتنی بر تحلیل عینیتها به استناد آمارهای رسمی و تحلیل ذهنیتها به تفکیک گروههای مختلف خلاق قرار دارد؛ در گردآوری اطلاعات از روشهای تحلیلهای اسنادی، آماری و پیمایشهای اجتماعی به شیوة مصاحبه و پرسشنامه و نیز در طبقهبندی گروههای خلاق از روش سناریونگاری به یاری نرمافزار سناریوویزارد استفاده شده است. یافتهها: نتایج پژوهش نشان میدهد که طبقة خلاق بهمثابه نیروی پیشران رشد و توسعة کلانشهر تهران به شمار میرود. همبستگی بالای میان سهم نیروی انسانی خلاق با برونداد ارزشافزوده مؤیدی بر این ادعاست. همچنین، تحلیلهای انجام شده امکان تشخیص چهار گروهِ متمایز طبیعتگرا، شهرگرا، دانشی و هنری برحسب تفاوت در ویژگیهای فعالیتی و ترجیحات فضایی طبقة خلاق را میسر میسازد. برنامهریزی جذب و نگهداشت طبقة خلاق در کلانشهر تهران مستلزم شناسایی تفاوتها، ویژگیها و ترجیحات فضایی متمایز هر یک از این گروهها است. برایناساس ترجیحات فضایی - فعالیتی ایشان شناسایی و در قالب راهکارهایی نیز ارائه شد.
In the age of globalization and competitiveness of urban centers, the creative class is considered as one of the main drivers of growth and development of metropolitan areas. In this regard, the recruitment and maintenance of this social group, by identifying and evaluating their spatial preferences, has been included in the agenda of spatial development planning of cities and metropolitan areas. Accordingly, the aim of the present study is to (1) explain the relationship between the creative class as driving forces and growth and development as an achievement and also (2) identify the various spatial preferences of creative classes of Tehran metropolis to allocate residential, leisure, activity and communication needs. The combined methodology (qualitative and quantitative) has been used in this article; In collecting information, the methods of documentary, statistical and social analysis were used in the form of interviews and questionnaires, and in the classification of creative groups, the scenario method was used. The high correlation between the share of creative manpower and the value-added output confirms this claim. Similarly, the analysis makes it possible to identify four distinct groups: naturalistic, urbanist, knowledge-based, and artistic, depending on the differences in the characteristics of the activity and the spatial preferences of the creative class. Creating and maintaining a creative class in the metropolis of Tehran requires identifying the differences, features, and preferential spatial preferences of each of these groups. Based on this, their spatial-activity preferences were identified and presented in the form of solutions.
خلاصه ماشینی:
شاخص های سنجندة ترجیحات فضایی طبفه خلاق به تفکیک مقوله های ٤ گانه ترجیحات سکونتی و کالبدی , ترجیحات فعالیتی , ترجیحات ارتباطاتی , ترجیحات فراغتی خویشساکووندنات ن خدارنوایادن ه محل , وجود فرصت های شغلی متنوع و خاص و با درآمد بالا , نزدیکی به شبکه های حمل ونقل ع, وجود فضاهای طبیعی، آسایشی حس تعلق به مکان , زیرساخت های پیشرفته , مومی , شاخص های سنجندة رابطه میان طبقۀ خلاق به مثابه درون داد و رشد و توسعه فضایی شهر به مثابه برون داد شاخص های درون دادی , شاخص های برون دادی جو خودمانی و دوستانه , تصویر خوب محله , نزدیکی به محل کار و دوستان , وجود شبکه های حرفه ای کاری فضاهای خلوت گزین نزدیکی به مراکز آموزشی، رضحامیت ل وانزل سعترموسمیبه , پژوهشی و شرایط محیط های یادگیری , نزدیکی و دسترسی به مشتریان , ی, تشخص و شهرت فضا آب وهوا , نزدیکی به محیط طبیعی , محیط های نوآور و خلاق تنوع فرهنگی , تنوع تفریحات و فضاهای گذران آرامش فضا ایمنی شبکه حمل ونقل , اوقات فراغت دسترسی به مسکن مناسب و کیفیت مسکن , هم جواری با کارفرما، بنگاه ها امنیت , قرارگیری در راسته ها و خوشه های مرتبط آلودگی و ازدحام کمتر , دسترسی به امکانات رفاهی, پداخت پذیی مکان , محدودیت های ترافیکی , امنیت عمومی فضا فضاهایخص و منحصربه فرد , ر ر هزینه های زندگی , تشخص فضا فرصت های متنوع خرید این پژوهش از لحاظ روش شناسی در زمرة پژوهش های ترکیبی (کیفی و کمی ) قرار دارد و از لحاظ روشی از ترکیبی از تحلیل های اسنادی ، آماری و پیمایش های اجتماعی مصاحبه ای و پرسش نامه ای یاری گرفته است .