چکیده:
بافتهای تاریخی شهرها، دربردارنده ارزشهای تاریخی فرهنگی بوده و میراثی گران بها برای نسل های آتی بشمار می آیند؛ از این رو رها کردن آنها، انسان معاصر را از بهره گیری عالمانه از تجارب گذشته و قرار گرفتن در مسیر تداوم تاریخی که رمز بقای هر فرهنگی است، باز می دارد. امروزه گردشگری نقش فعال و مؤثری در ارتقای ساختار اقتصادی، اجتماعی،فرهنگی، فضایی و سیاسی کشورها بویژه کشورهای در حال توسعه بازی می کند. یکی از انواع پرطرفدار گردشگری، گردشگری شهری است. شهرها دارای جاذبه های گردشگری فراوانی هستند و در این میان فضاهای شهری دارای ارزش فرهنگی تاریخی، به عنوان جذاب ترین و کاملترین قرارگاههای رفتاری گردشپذیر، محسوب میشوند. نقش کارکردی فضاهای شهری، به عنوان محل فعالیتهای عمومی و در کلی ترین تعبیر به عنوان بازتاب کالبدی عرصه عمومی در شهرهای کنونی، آنها را برای ایجاد مناسبات چهره به چهره، تجربه مشترک فضا، رابطه انسانی با کالبدی شهری و برگزاری فعالیتهای جمعی و عمومی و البته گذران اوقات فراغت و تفریح مناسب و کارآمد می سازد. در این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی، با استفاده از فرایند برنامه ریزی راهبردی، ضمن پی جویی توانمندیها و کارکردهای گردشگری شهری بافت تاریخی ارومیه و به منظور توسعه این کارکردها، اقدام به ارائه راهکارها و تعیین راهبردهای کاربردی در جهت توسعه گردشگری شده است.و با بررسی نقاط قوت و ضعف، قابلیتها و فرصتهای گردشگری بافت تاریخی شهر ارومیه، مشخص شد که استراتژیهای قابل قبول در برنامهریزی گردشگری شهری، در اولویت نخست راهبردهای محافظه-کارانهاند؛ و راهبردهای تهاجمی در اولویت دوم برنامهریزی قرار گرفتهاند.
Urban tourism, accompanied by the future urban population growth, is a huge capacity to improve quality of life and simultaneously a serious challenge with regard to threats such as natural disasters. In recent decades, approaches to dealing with natural disasters to enhance the capacity of society have given rise to a new concept called urban resilience for better preparedness. To assess the resilience of Urmia's central fabrics against natural hazards, this study sought to provide a reliable conceptual framework for analyzing and assessing it in four social, economic, institutional and physical dimensions. The required data were collected using the fieldwork, desk-based research method and questionnaire, interview and observation tools. The collected data were analyzed quantitatively using SPSS, ARCGIS, VIKOR model, and descriptive and inferential statistics. The statistical community of research consisted of the citizens of the central part of Urmia. The sample size was determined 380 using the Cochran formula and was systematically distributed. Findings showed that the highest and lowest averages were relating to the economic) 3.3(and institutional (2.64) dimensions. As the average value of all dimensions was below the theoretical average (4), we can say that the historical fabrics of Urmia is not in a good status in terms of resilience indicators. The results of the VIKOR model revealed that neighborhood 7 was the most resilient to natural hazards. Moreover, in terms of physical resilience (AHP), more than 80% of the central texture's area had a low level of resilience and was vulnerable to probable natural hazards.
خلاصه ماشینی:
این پژوهش در نظر دارد به منظور سنجش میزان تابآوری بافت مرکزی شهر ارومیه در برابر مخاطرات طبیعی، چارچوب مفهومی قابل استنادی برای تحلیل و اندازهگیری تابآوری در ابعاد چهارگانه اجتماعی، اقتصادی، نهادی و کالبدی ارائه نماید.
این مقاله از رساله دکترای با عنوان "سنجش و تحلیل سطح تابآوری بافتهای فرسوده در برابر مخاطرات طبیعی (مطالعه موردی: بخش مرکزی شهر ارومیه )"استخراج یافته است .
مسلما، تبیین و تحلیل میزان تاب آوری در مناطق شهر ارومیه با توجه به موقعیت استراتژیک و حساس آن در شمالغرب ایران و ارائه راهکارهای مناسب در این زمینه ، گامی مؤثر در راه توسعه پایدار شهری و منطقه ای بوده و میتواند زمینه بسط و توسعه اندیشه های تأثیر ادراک خطر شهروندان را در دستیابی به شهرهای تابآور و پایدار فراهم سازد.
با توجه به ضرورتهای ذکر شده در این پژوهش ، سعی شده است میزان تابآوری در مواجهه با مخاطرات طبیعی (در ابعاد اجتماعی، اقتصادی، نهادی و کالبدی) مورد تبیین و تحلیل قرار گیرد تا بتوان از نتایج آن در برنامه ریزیهای آینده و سیاستگذاری در شهرهای بزرگ و به ویژه در محدودههای بافت - های فرسوده و ناکارآمد شهری مورد مطالعه استفاده شود.
بنابراین هدف تحقیق حاضر پاسخ به این سؤال است که محله های بخش مرکزی شهر ارومیه در برابر مخاطرات طبیعی تا چه میزان تاب آور هستند.
به منظور بررسی میزان تابآوری بافت های فرسوده بخش مرکزی شهر ارومیه در برابر وقوع سوانح طبیعی احتمالی از آزمون T تک نمونه ای استفاده شده است (جدول ٢).