چکیده:
هدف از این جستار طرح پیشنهادی برای فهم ماهیت دولت در
شاكلةٌ کلی آن در درازنای تاریخ است. طبعاً این شاکله معطوف
به روندهای کلی است و امور جزئی، یا استثنائات را دربر
نمی گیرد. میتوان این امور و استثنائات را از جنس «مژید
قاعده، دانست. با توجه به درک ماهیت تعمیمیافتةٌ موردنظر در
فهم دولت، طرح پیشنهادی باید از کلیت مناسب برخوردار
باشدء یا به تعبیر دیگر از جنس فلسفه با چشمداشتی به امر
سیاسی باشد. طرح پیشنهادی در اينجاء «پارمنیدسی)، نامیده
میشود. پارمنیدس یکی از مهمترین فیلسوفان دوران
پیشاسقراطی و سقراطی است. انديشهٌ وی که معمولاً در تقابل
با هراکلیتوس به بحث گرفته میشود» ناظر بر ثبات و
ماندگاری شاکلههای بنیادین هستی است و در همین راستا امسر
متغیر به امر مانا حواله میشود. خلاصه آنکه در این قطبیت
آغازین در انديشة فلسفی بین ثبات و دگرگونی، پارمنیدس
شاخص گونة نخست است و ازاینرو مناسب دیده شد نامش
در تلاش برای فهم شاكلةٌ دولت همچون سرنمون بهکارگرفته
شود. به جهت بهکارگیری انديشةٌ پارمنیدسی در حوزةٌ دولت
می توان نظریه های فر ایتزدی و امامتت را در و هلتة نخستت و
اموری چون اجتهاد در فقه سياسی را در گام پسين توضيح داد.
خلاصه ماشینی:
خلاصه آنکه در این قطبیت آغازین در اندیشة فلسفی بین ثبات و دگرگونی، پارمنیدس شاخص گونة نخست است و ازاینرو مناسب دیده شد نامش در تلاش برای فهم شاکلة دولت همچون سرنمون بهکارگرفته شود.
باری در ایران هم تأثیرات هگلی در میان گروهی از دانشوران شوقی برانگیخت، چنانکه امکان بهدستدادن نمونهای ایرانی از فهم فلسفی دولت و ماهیت آن، بهخصوص با تمرکز بر دیرینهبودن امپراتوری ایران، فراهم شد ولی تا اینجا انتظارات را برآورده نساخته است و چنانکه در بالا آمد، بعید است امکان چنین صورتبندی جامع و راهگشایی وجود داشته باشد.
اما پیش از آنکه مختصری از آنچه که میخواهیم با نام پارمنیدسیسم بیان کنیم، مناسب دانستیم که به حوزهای به ظاهر متفاوت با فلسفه و تاریخ و مطالعات علوم انسانی ـ اجتماعی ولی بهواقع زمینهای متبلور از این همگنی سربزنیم و آن هم اشارهای کوتاه به متنی کلاسیک در زمینة ادبیات است: برادران کارامازوف برادران کارامازوف در کنار جنایت و مکافات و تسخیرشدگان (جنزدگان) یکی از سهگانههای ماندگار داستایوسکی در ادبیات کلاسیک است.
بررسی این خلافآمدها و چرایی و چگونگی آنها داستانی جداگانه است ولی در اینجا میتوان به خلافآمدی پادشاهی کوروش بهعنوان نخستین و مهمترین خلافآمد سرنمون پارمنیدسی در تاریخ ایران اشاره کرد.
اینکه چرا یک سامان سیاسی وضعیتی خلافآمد را پیشه میکند دلایل و علل بسیاری دارد که در اینجا نمیتوان تمامی آنها را احصا نمود، ولی میتوان تا جایی که به بحث ما مربوط میشود به یک عامل فوقالعاده مهم و کلیدی توجه داد و آن هم تناظر بین سامان اعتقادی و سامان سیاسی ـ اجتماعی است.