چکیده:
موقوفات بهعنوان بریات جاریه میتوانند بهخوبی موجب حرکت چرخهای تولید و رونق کسبوکار شوند، اما برخی آمارها حکایت از بهرهوری زیر نیم درصد موقوفات دارند. از مهمترین دلایل آن برداشتهای الفاظ محور از متون فقهی مربوط است. در ظاهر متعلق عقد وقف منحصر در اعیان اموال است و تبدیل به احسن موقوفه با موانعی مواجه است. اما پژوهش حاضر که با روش توصیفی- تحلیلی و با در نظر گرفتن مقصود اصلی عقد وقف که جریان مستمر منافع است، انجام گرفته، با ارائۀ تحلیلی نو با تکیه بر پیشینۀ تبدیل واژۀ "اصل" به "عین" در تعریف وقف، به این نتیجه رسیده است که اولا آنچه فصل مقوم وقف میباشد جریان است، ثانیا وقف منحصر در اعیان اموال نیست، بلکه نسبت به مالیت نیز تحققپذیر است، با این نتایج آنچه باید لحاظ شود، مصلحت نهاد وقف است نه یک موقوفۀ خاص. بنابراین سازمان اوقاف بهعنوان متولی نهاد وقف در کشور با رعایت مصلحت نهاد وقف با توجه به امکان وقف مالیت، میتواند نسبت به تبدیل به احسن موقوفه مبتنی بر برداشتهای جدید فقهی عمل کند
While endowments (waqf), sometimes called everlasting charities, has the capability to turn the wheels of production and business prosperity, some statistics suggest that the current efficacy of endowments in Iran is below half a percent. One main reason for this could be the literalist interpretations put forward of the relevant Islamic legal texts. Apparently, the object of the endowment contract is always the substance of a specified property, and the substitution of that object with a new item is not allowed. A new analysis of the endowment contract, focusing on its main purpose, namely the continuous flow of usufructs, however, can solve many problems. What this analysis indicates is, first, that the essence of the endowment is the usufruct flow, and second, that the endowment is not limited to the substance of the property, but it can also have the proprietary worth as its object. Therefore, the Endowment Organization, as the institutional custodian of endowments in Iran, can rely on this new interpretation, upholding the endowment of proprietary worth, in substituting the endowed properties .
خلاصه ماشینی:
امکان وقف ماليت در پرتو تحليلي نو از عقد وقف سيد محمدحسن ملائکه پور شوشتري استاديار، دانشکدة حقوق و علوم سياسي ، دانشگاه شهيد چمران اهواز، اهواز، ايران (تاريخ دريافت : ١٣٩٩/٦/١٥ - تاريخ تصويب : ١٤٠٠/٦/٨) چکيده موقوفات به عنوان بريات جاريه ميتوانند به خوبي موجب حرکت چرخ هاي توليد و رونق کسب وکار شوند، اما برخي آمارها حکايت از بهره وري زير نيم درصد موقوفات دارند.
اما پژوهش حاضر که با روش توصيفي- تحليلي و با در نظر گرفتن مقصود اصلي عقد وقف که جريان مستمر منافع است ، انجام گرفته ، با ارائۀ تحليلي نو با تکيه بر پيشينۀ تبديل واژة "اصل " به "عين " در تعريف وقف ، به اين نتيجه رسيده است که اولا آنچه فصل مقوم وقف ميباشد جريان است ، ثانيا وقف منحصر در اعيان اموال نيست ، بلکه نسبت به ماليت نيز تحقق پذير است ، با اين نتايج آنچه بايد لحاظ شود، مصلحت نهاد وقف است نه يک موقوفۀ خاص .
در واقع آن طور که برخي استادان حقوق بيان کرده اند: «با عدم امکان انتفاع از وقف ، حبس بودن مال نيز که سبب ممنوعيت هرگونه تغيير و دگرگوني و بيع و ساير نواقل نسبت به عين موقوفه است از بين مي رود و از آن پس ، ديگر حبس مال معنا نداشته و بايد به مقتضاي مصلحت عمل کرد» ( ابهري علي آبادي و همکاران ، ١٣٨٥: ١٤)، حال آنکه بديهي است چنانچه موردي يافت شود که ماهيت وقف را که بقا در فرض انتفاع است ، مخدوش نکند، لاجرم بايد مورد پذيرش قرار گيرد.