چکیده:
در ایران پس از انقلاب اسلامی، تغییرات چشمگیری در باورها و ارزشهای فرهنگی پدید آمد و با فرازونشیبهایی همراه شد؛ تا آنجا که امروزه در بین نسلهای گوناگون خانوادۀ شهری، شاهد تفاوتهای بارزی از نظر نظامهای ارزشی و باورهای دینی هستیم. از اینرو برای شناخت چندوچون این تغییرات، جهتگیری ارزشهای دینی و انقلابی را در دو نسل از افراد خانوادههای مذهبی و انقلابی مطالعه کردیم. روش تحقیق، تلفیقی (کیفی-کمی) و روش گردآوری دادهها، مصاحبه و پرسشنامه است. نمونۀ مورد مطالعه، متشکل از 40 خانواده است که به شیوۀ هدفمند، از میان خانوادههای مذهبی ساکن خیابان ایران برگزیده شدهاند. یافتههای پژوهش، نمایانگر وجود تفاوتهای نسلی در نوع دینداری افراد موردمطالعه است. در زمینۀ تغییر وضعیت دینداری، یافتهها نشان میدهد بعد مناسکی، بیش از سایر ابعاد دستخوش تغییر بوده است. با درنظرگرفتن سه بعد اعتقادی، مناسکی و پیامدی مشخص شد میزان دینداری افراد نسل اول بیشتر از افراد نسل دوم بوده است. بهعلاوه تفاوت بین نسلاولیها و نسلدومیها برحسب جنس نیز متغیر و در زنان بیشتر از مردان است. در زمینۀ رویکرد به انقلاب و نظام، هردو نسل، منتقد فاصلهگرفتن نظام از ارزشهای اولیۀ انقلاب و خواهان بازگشت به آنها هستند، اما نسلدومیها رویکرد نقادانهتری دارند. همچنین در زمینۀ رویکرد به نظام، یافتههای کمی نشان میدهد میزان اعتماد به نظام سیاسی در هردو نسل اندک، اما در نسلدومیها کمتر بوده است.
Following the Islamic revolution of Iran and during the last decades we have been witnessing considerable changes in the value systems and religious beliefs in different generations of urban families. The value orientation of the youth generation could show a landscape of our future society so we tried to investigate this issue. We used the mixed method, interview & questionnaire techniques. Using the purposive method we chose 40 families. The findings show that there are apparent distinctions between the religiousness of the first and second generation. Moreover our findings indicate the behavioral (ritual) aspect of religiousness has been changed far more than the other aspects and overall the religiousness of the first generation has been higher than the second one. The distinction has also had correlation with sex namely among women were more than men. Both generations criticized going away from the initial values of Islamic Revolution and call returning in them but the second generation took more reflexive and critical approach in this regard. Regarding the approach to the political system, both generations had low trust to the governance but the trust of the second generation was lower.