چکیده:
اقتصاد مقاومتی بهدنبال تحقق همزمان رشد پویا، عدالت، مقاومت اقتصادی و معنویت میباشد. سوال محوری در این مقاله این است که تحقق این اهداف نیازمند چه فرهنگ اقتصادی است؟ بنا به فرضیه مقاله، فرهنگ اقتصادی جهادی تنها فرهنگی است که میتواند زمینه تحقق همزمان اهداف اقتصاد مقاومتی را فراهم کند. بهمنظور اثبات این فرضیه با استفاده از روش تحلیلی، ضمن تبیین مولفههای بینشی و گرایشی فرهنگ اقتصادی جهادی، به بررسی تاثیر آن بر تحقق اهداف اقتصاد مقاومتی پرداختیم. یافتههای مقاله نشان میدهد که باور عمومی به تعلق هستی به خداوند، امانت بودن اموال، رزاقیت خداوند، نظام پاداش و جزای دنیوی و اخروی و آسیبپذیری در برابر دشمن درونی و بیرونی، مولفههای بینشی فرهنگ اقتصادی جهادی میباشند. این نظام باور توحیدی باعث نهادینه شدن مولفههای گرایشی فرهنگ اقتصادی جهادی، همچون انجام فعالیت اقتصادی در راه خدا و برای خدا، اولویت منافع عمومی بر منافع فردی، عدم پذیرش سلطه، سختکوشی در طلب روزی حلال و طیب، مصرف در سطح کفاف با اولویت مصرف تولیدات داخلی و انفاق در راه خدا با اولویت توانمندسازی محرومین میشود. شواهد نظری و عملی حاکی از آن است که فرهنگ اقتصادی جهادی منجر به همافزایی رشد و عدالت و مقاومت اقتصادی و تقویت معنویت و حاکمیت ارزشهای اسلامی میشود.
Resistive economy seeks the simultaneous realization of growth, justice, economic resilience, and spirituality. The central question of this paper is that, the realization of these goals requires which kind of economic culture? According to the hypothesis of the article, jihadi economic culture is the only culture that can provide the ground for achieving the goals of resistive economy at the same time. Using an analytical method and while explaining the insight and tendency components of jihadi economic culture, this paper studies the effect of jihadi economic culture on achieving the goals of resistive economy. The findings show that the general belief in the existence of belonging to God, the trustworthiness of property, God's all-sustaining, the system of reward and punishment in this world and the hereafter and vulnerability to internal and external enemies are among the insight components of jihadi economic culture. This system of monotheistic belief institutionalizes the tendency components of jihadi economic culture, such as doing economic activity in the way of God and for God, priority of public interests over individual interests, rejection of domination, hard work in seeking a lawful and good sustenance, consumption at a sufficient level with the priority of consuming domestic products and giving alms in the way of God with the priority of empowering the deprived ones. Theoretical and practical evidence suggests that jihadi economic culture leads to the synergy of growth and justice, and economic resistance, and strengthens the spirituality and sovereignty of Islamic values.
خلاصه ماشینی:
اين نظام باور توحيدي باعث نهادينه شدن مؤلفههاي گرايشي فرهنگ اقتصادي جهادي، همچون انجام فعاليت اقتصادي در راه خدا و براي خدا، اولويت منافع عمومي بر منافع فردي، عدم پذيرش سلطه، سختكوشي در طلب روزي حلال و طيب، مصرف در سطح كفاف با اولويت مصرف توليدات داخلي و انفاق در راه خدا با اولويت توانمندسازي محرومين ميشود.
در اين مقاله به بررسي اين سؤال محوري ميپردازيم كه دستيابي به اهداف اقتصاد مقاومتي، نيازمند چه فرهنگ اقتصادي است؟ آيا فرهنگهاي اقتصادي مادي رايج ميتوانند ما را به آن اهداف برسانند؟ يا اينکه بايد به سراغ فرهنگ اقتصادي خاص متناسب با شرايط اسلامي ـ ايراني کشور، برويم؟ بنا به فرضيه تحقيق، فرهنگ اقتصادي جهادي تنها فرهنگي است كه ميتواند زمينه تحقق همزمان اهداف اقتصاد مقاومتي را فراهم كند.
در اين بند، بر تحقق فرهنگ جهادي در ايجاد ارزش افزوده، توليد ثروت، بهرهوري، كارآفريني، سرمايهگذاري و اشتغال مولد تأكيده شده و حتي اعطاي نشان اقتصاد مقاومتي نيز بهعنوان ابزاري براي كمك به ايجاد چنين فرهنگي توصيه گرديده است.
در اين سياستها بهطور خاص بر تقويت فرهنگ جهادي بهمنظور مقاومسازي اقتصادي تأکيد شده است (سياستهاي کلي اقتصاد مقاومتي، 1392، بند 19).
مشخصههاي اقتصاد مقاومتي (به تصویر صفحه مراجعه شود) فرهنگ اقتصادي جهادي، فرهنگي برخاسته از نظام ارزشي اسلام است که باعث تلاش و مجاهدت مخلصانه و مضاعف در عرصههاي گوناگون اقتصادي، بخصوص در صحنه جنگ اقتصادي با دشمن ميشود.
براساس سياستهاي کلي اقتصاد مقاومتي و بيانات مقام معظم رهبري، فرهنگ اقتصادي جهادي تنها فرهنگي است كه ميتواند زمينه تحقق همزمان اهداف اقتصاد مقاومتي، يعني رشد، عدالت و مقاومت اقتصادي توأم با معنويت را فراهم كند.