چکیده:
علوم انسانی کنونی همانند دیگر علوم مدرن، محصول اندیشهای است که در اواخر قرن شانزدهم و اوایل قرن هفدهم میلادی در دوره «روشنگری» شکل گرفت. این علوم تا پیش از انقلاب اسلامی، با همین ویژگی و پیشینه بهتدریج به ایران وارد و به دانشجویان عرضه شد. اما انقلاب اسلامی، طلیعهدار اندیشهای مبتنی بر مبانی دینی و پایبند به ارزشهای اسلامی بود. روشن است که چنین دیدگاهی علوم انسانی مدنظر خود را میطلبد. با توجه به اینکه خطمشیگذاری برای هر مسئلهای، مستلزم شناخت ابعاد و مؤلفههای آن است، لذا اندیشههای مقام معظم رهبری بهعنوان اندیشمندی اسلامی که از قبل از انقلاب تاکنون در این راستا، تلاش کردهاند، میتواند زمینه خوبی برای استخراج مدل مفهومی تحول در علوم انسانی باشد. در این مقاله با بهرهگیری از روش نظریهپردازی داده بنیاد بهتحلیل 38 سخنرانی و 6 نامه مکتوب از ایشان پرداخته شد و در نهایت پنج مقوله اصلی استخراج گردید. پس از آن از طریق تمسک به دلالت التزامی گزارههای انتقادی و راهکاری مقام معظم رهبری، ویژگیهای نهاد علوم انسانی مطلوب جمهوری اسلامی نیز در سه بعد ساختار، محتوا و کنشگران بهدست آمد. همراهی علم و دین، توجه ویژه به علوم انسانی اسلامی، بهبود شیوههای آموزشی و فعالیتهای پژوهشی متناسب از ویژگیهای ساختاری مطلوب؛ اعتماد بهنفس، نوآوری، اسلامگرایی، انگیزه و استعداد بالا از ویژگیهای نیروی انسانی مطلوب و در نهایت، اسلامی بودن و بومی بودن از ویژگیهای محتوای مطلوب علوم انسانی است.
Like other modern sciences, current humanities are the result of the thought that was formed in the late 16th and early 17th centuries during the age of enlightenment. These sciences with the same background and characteristics were gradually imported to Iran and offered to students until the Islamic Revolution. However, the Islamic Revolution was the ushering of a thought based on religious principles and committed to Islamic values. Clearly, this approach requires its own humanities. Given the fact that policymaking for any problem requires knowledge of its different aspects and elements, the thoughts of the supreme leader of Islamic Revolution, Ayatollah Seyed Ali Khamenei, as a Muslim thinker who has been making endeavors in this regard from the pre-revolution years till date, can be a suitable background for development of a conceptual model for bringing about change in humanities. Employing grounded theory, 38 speeches and 6 letters of the Leader have been analyzed and finally five main categories have been extracted. Based on implications of the critical statements and solutions offered by the Leader, characteristics of the institution of ideal humanities in three dimensions, i.e. structure, content and actors, were inferred. The compatibility of science and religion, special attention to Islamic humanities, improvement of educational methods, and suitable research activities are among ideal structural features. Self-confidence, innovation, Islamism, high incentive and talent are the characteristics of ideal human force. And, being Islamic and indigenous are the characteristics of the content of ideal humanities.
خلاصه ماشینی:
ضرورت ـ محتواي معارض و مخالف با اسلام ـ ناکارآمــدي علوم انســاني موجود در حل مســائل و تحقق آرمان هاي ايران ـ تلقين شدن نگاه غيراسلامي به دانش آموختگان علوم انساني ـ جهت دهندگي غلط به جامعه ـ مباني غيرالهي علوم انساني ـ نياز به نوآوري جهت دهنده جهاني ـ عقب ماندگي در علوم انساني جهت دهنــده و تعيين کننــده امکان پذيري ـ وجود خميرمايه برخي از علوم انساني در ما مسير جامعه ـ داشتن فرهنگ غني اسلامي گستره وســيع علوم انساني در ـ استعداد برتر ايراني جامعه ـ استقبال جهاني از ارائه نظريات علوم انساني اسلامي جايگاه و اهميت ـ يکي از نيازهاي اساسي کشور ـ کليد اساسي پيشرفت نهايي و بنيادي و ريشه دار کشور ـ ارائه حرف حق جمهوري اسلامي در گرو علم است اهميت و جايگاه علوم انساني تحول در علوم انساني الزامات تحول وضعيت نامطلوب علوم انساني مديريت تحول افراد علوم انساني سياست هاي کلان نظام ـ وجود ســاختار و مديريــت ويژه تحول ـ غرب زدگي در علوم انساني ـ تقويت جايگاه و منزلت اين علوم ، علوم انساني ـ خلأ استاد مبرز در علوم انساني ـ جذب افراد مستعد و باانگيزه ، ـ عملياتي شدن اقدامات تحولي ـ بي مبالاتي در علوم انساني ـ اصلاح و بازنگري در متون و برنامه ها و روش هاي ـ پرهيز از شتاب آلودگي محتواي علوم انساني آموزشي ، ـ جوشش از درون ، حمايت از بيرون ـ خلأ توليدات بومي اسلامي در ـ ارتقاء کمي و کيفي مراکز و فعاليت هاي پژوهشي ـ بازنگــري و برنامه ريزي جدي و جديد علوم انساني ـ ترويج نظريه پردازي ، نقد و آزادانديشي براي تحول در علوم انساني ساختار علوم انساني انسجام فعاليت هاي مربوط به تحول ـ اصلاح مباني علوم انساني ـ جدايي علم و دين از يکديگر ـ تدوين سند آمايش آموزش عالي ـ سرمايه گذاري براي تدوين علوم انساني ـ بي توجهي به مباحث اسلامي ـ تدوين مباني علمي فلسفي تحول علوم انساني ـ ايجــاد خودآگاهــي جمعي نســبت به در علوم انساني ـ بازنگري و برنامه ريزي جدي و جديد براي تحول اهميــت علــوم انســاني و ماهيت غربي در علوم انساني فعلي آن ـ برنامه ريزي براي جذب و نگهداري نخبگان ـ وجود محيط آزادانديشي ـ عدم نياز به تقليد از غرب در برخي رشــته هاي ـ نوانديشي و نوآوري علوم انساني ـ طرح رويکردهاي اســلامي به مســائل ـ اســتفاده از علوم انساني غربي در صورت توجه علوم انساني به مباني آنها ـ برخوردهاي سلبي در کنار رويکردهاي ـ نقد و بازنگري متون علوم انساني ايجابي ـ تقويت اساتيد مؤمن و معتمد به نفس ـ همراهي تدين و علم آموزي در دانشگاه ها ـ تأســيس مرکز I.