چکیده:
مهدی اخوانثالث یکی از نامداران شعر معاصر است که شعرش در طول زمان تحولات قابلتوجهی پذیرفته. او بعد از روی آوردن به شعر نیمایی و پس از اوج چشمگیری که در از این اوستا نشان داد، در مجموعههای بعدی بهتدریج از آن اوج فاصله گرفت. با توجه به جایگاه رفیع شعر اخوانثالث مسلماً باید عوامل مهمی این اُفت هنری را رقم زده باشند. پژوهش پیش رو در پی یافتن این عوامل با رویکرد «نقد تاریخی برونمبنا» و با بیان این مسئله که پیوند متقابلی میان آثار با موقعیت فرهنگی و اجتماعی مقطع تاریخی آفرینش آنها وجود دارد، بهسراغ زندگی و شعر اخوانثالث رفته است. بر این مبنا، مسائل و عواملی محیطیای که بر روحیه و عاطفۀ اخوان تأثیر گذاشته و موجب تغییر در ابعاد مختلف شعر وی شده، تحت عنوان «عوامل فرامتنی» و عواملی که درنتیجۀ عوامل فرامتنی ظهورشان در شعر اخوان، منجر به افول شعر وی شده است، تحت عنوان «عوامل متنی» تقسیم و بررسی شدهاند. در پایان مشخص گردیده است که شرایط محیطیای که پس از از این اوستا در زندگی اخوان به وجود میآید، موجب میشود که وی با همۀ مهارت و تسلطش، انگیزه و توان لازم را جهت سرودن اشعاری همتراز با اشعار این مجموعه نداشته باشد.
Mehdi Akhavan-Sales is one of the most famous Persian Contemporary poets. His poetry has undergone significant changes over time. After he turned into Nimachr('39')i poetry, and after the dramatic climax manifested in Az In Avesta, he gradually declined in the next collections. Given the high status of his poetry, there must have been important factors in this artistic decline. The present study has turned to seek the life and poetry of Akhavan-Sales in order to find these factors with the approach of "external-based historical criticism" and by stating that there is a reciprocal link between the works and the cultural and social situation of the historical period of their creation. Therefore, The environmenal issues and factors that have affected the spirit and emotions of Akhavan have caused his poetry to change in different dimensions, under the title of “contextual factors” and as a result of which, contextual factors emerging in Akhavanchr('39')s poetry has led to declination of his poetry. The titles of the “textual factors” are divided and examined. In the end, it is clear that the environmental conditions that arise in the life of Akhavan after this Avesta, shows that he does not have the necessary motivation and power to compose poems equal to the poems of this collection with all his skills and mastery.
خلاصه ماشینی:
در برخی از کتابهایی که دربارٔە اخوان نگاشته شده یا کتابهای پژوهشیای که در آنها مطلبی در زمینۀ شعرو شاعری اخوان آمده به اُفت شعر اخوان پس از از این اوستا اشاره شده است ؛ اما در باب علل این اُفت تاکنون پژوهش مستقلی صورت نگرفته و تنها در چند پژوهش اشارات مختصری شده است که شامل موارد زیر میشود: شفیعی کدکنی در مقالۀ «اخوان ارادٔە معطوف به آزادی» پس از ارائۀ بحثی در مورد وجود یک تناقض در مرکز وجودی هنرمندان بزرگ ازجمله اخوان بیان میکند اگر این تناقض ذاتی او به صورت تئوری خود را آشکار نمیکرد، اوج خلاقیت هنری او بیشتر ادامه مییافت (شفیعیکدکنی، ١٣٩١: ٢١٦).