چکیده:
یکی از چالشیترین مباحث دستوری در زبان فارسی، تعیین معیارهایی برای تعریف فعل مرکب و انضمامی است. علیرغم زایایی این دو گونۀ فعلی در زبان فارسی امروز،کمتر محققی به روند تغییر و تحولات معنایی و ساختاری افعالی که در ساخت افعال مرکب و انضمامی نقش دارند، در سیر تحولات زبان فارسی توجه کرده است. با بررسی تاریخی این افعال میتوان پاسخی برای این سوال یافت که آیا وجود این گونه افعال ریشۀ تاریخی دارد؟ با توجه به اینکه در زبان فارسی امروز در میان افعالی که توانایی امکان همنشینی با اجزاء غیرفعلی دارند، فعل کردن از زایایی بیشتری برخوردار است، این مقاله با تاکید بر ظرفیت فعل، سعی در پاسخ به پرسش زیر دارد: آیا در زبانهای باستانی ( فارسی باستان و اوستایی) جزء فعلی kar- در همنشینی با اجزای غیرفعلی تبدیل به فعل سبک شده و در ساخت افعال مرکب و انضمامی نقش داشته است؟
One of the challengeable grammatical subjects in New Persian language grammar is, to determine criteria for defining compound and incorporate verbs. Given that in New Persian, combination and incorporation process are productive, it makes so much sense to survey the historical courses of the verbs which are cooperated in making compound and incorporate verbs, in order to find out their semantic and structural development in the evolution of Persian language. Unfortunately, A few scholars pay attention to it. Among Persian verbs, kar- has the most potential in association with non-verbal elements. Emphasizing on verb valence, this paper attempts to answer these questions: has kar- converted to the light verb in association with non-verbal elements in ancient languages (Aveatan and Old Persian)? Thus, has it have a role in constructing incorporate and compound verbs?
خلاصه ماشینی:
با بررسی همۀ جملات حاوی فعل -kar در کتیبه های فارسی باستان و متون اوستایی -بـا کسر جملات تکراری مجموعاً ٥٧ جملۀ اوستایی و ١٣١ جملۀ فارسی باسـتان - بـه ترتیـب مندرج در کتاب فارسی باستان کنـت و واژه نامـۀ اوسـتایی بارتلمـه ، نـوع ، تعـداد و حـالات متمم های اجباری این فعل در هر دو زبان به شرح ذیل میباشد: 1) nom, acc (sb), v 2-1) nom, acc (sb), acc (adj), v 2) nom, 2 acc, v 2-2) nom, acc (sb), acc (sb), v 3) nom, loc, v البته به جای برخی از حالات مفعولی ، قید، ضمیر یا جمله قرار گرفته که جانشـین اسـم ، صفت یا جملۀ ماقبل شده اند.
اشمیت (٢٠١ :٢٠١٤ Schmitt) در ذیل ریشۀ -kar مینویسد ایـن ریشـه مـیتوانـد بـا دو حالت مفعولی که یکی از آنها predicate noun میباشد بـه کـار رود ماننـد ,-yaɕiyam kar٨١xs -ucram kar٨١ ,hamiciyam kar- و در ادامه اضافه میکند کـه شـماری از افعـال سـبک مرکـب (funktionsverbgefüngen) تا حدودی از نظر ساخت واژی یا معنایی کـاملاَ واضـح نیسـتند از آن جملـه -zura kar ,uzmaypati kar-٨١ ,patipadam kar- ,miɕa kar- ,kar- gɕav٨١٨١ ,kar- azd٨١ ,patišam kar- در ادامه به توضیح هریک از جملات حاوی این کلمات خواهیم پرداخت 313 ١٠ زبان شناخت ، سال دوازدهم ، شمارة اول ، بهار و تابستان ١٤٠٠ 2-1) nom, acc (sb), acc (adj), v: DB.