چکیده:
آل کیا حکومتی محلی و قدرتمند بود که در فاصله سده های هشتم تا دهم هجری قمری، در بخشی از گیلان موسوم به بیه پیش حکمرانی می کردند. آنها توانستند به مدت دو قرن و نیم به طور مستقل از حکومت مرکزی صفویه، حاکمیت خود را حفظ نمایند. در ارتباط با اوضاع اقتصادی آل کیا مطالعه و پژوهش چندانی صورت نگرفته و تنها توصیفات پراکنده ای از آنها در متون تاریخی و سفرنامه سیاحان قابل ردیابی است. هدف و مسیله اصلی این پژوهش بررسی و تبیین نقش ابریشم گیلان در اقتصاد تجاری و تحولات اقتصادی و سیاسی داخلی حکومت محلی آل کیا است. نتایج تحقیق نشان می دهد یکی از عوامل تاثیرگذار بر رشد و رونق اقتصادی حکومت آل کیا، جغرافیای تاریخی گیلان بوده است. ابریشم نیز به عنوان یک کالای استراتژیک اقتصادی، در زمان آ ل کیا اهمیت بسزایی داشته و گیلان به دلیل تولید انبوه و مرغوب ابریشم نقش انکارناپذیری در جلب بازارهای اروپایی و تجارت خانه ها داشته است. این پژوهش کوشیده است، ضمن توصیف و تشریح شرایط اجتماعی و تحلیل کیفی مولفههای اقتصادی آن دوره به بررسی عوامل موثر در رونق و شکوفایی اقتصاد حکومت محلی آل کیا در گیلان و بحران های اقتصادی پس از فروپاشی این حکومت بپردازد.
The Kia’ids were a powerful dynasty that ruled a part of Gilan known as Biya-pish from 8th to 10th centuries (AH). They continued their rule independently from the Central Safavid government for about two and a half centuries. Very little research has been conducted on the economic status of Kar-Kia or Kia’id period, and there are only some scattered descriptions in this regard in historical texts and travelogues. The main purpose of this study is to study and explain the role of Gilan’s silk in the internal commercial economy and the economic and political changes of the local Kia’id government. The findings of the study indicate that one of the factors affecting the economic growth and prosperity of the Kia’ids was the historical geography of Gilan. As an economic and strategic product, silk was of great importance in the Kia’id period, and Gilan played an undeniable role in attracting European markets and trade centers because of producing massive amounts of high quality silk. While describing and explaining the social conditions of that time and analyzing its economic elements, the present study investigates the factors which were effective in the economic growth of the local Kia’id government in Gilan and the economic crises after the disintegration of this dynasty.
خلاصه ماشینی:
پيش از آغاز روابط رسمي ايران و روسيه در عصر صفويه ، تجارت محدودي بين بندر هشترخان (حاجي ترخان ) با معروف ترين بندر آن زمان گيلان يعني لنگرود برقرار بود (عظيمي دوبخشري، ١٣٨١: ۴۵(، اما پس از آنکه روسيه بندر هشترخان را تصرف کرد، سياست اين کشور با ايران بيشتر بر پايه هاي نظامي قرار گرفت (شاني نوف ، ١٣۵٧: ٧۵؛ استريکلر، ١٣٨٢: ٢۴(.
اين بندر افزون بر مسئلة تجارت ، در سياست هاي نظامي روسيه در درياي کاسپي با ايران و منطقة قفقاز و آسياي مرکزي نيز نقش مهمي داشت ، در سفرنامة برادران شرلي، به اهميت تجاري و نظامي بندر حاجي طرخان -هشترهان به ويژه در ارتباط تجاري و سياسي ايران و روسيه اشاره شده است (آنتوني شرلي و سررابرت شرلي، ١٣٧٨: ١٠٢(، زيرا تنها بندر ضلع شمالي بود که روسيه ميتوانست از موقعيت آن براي ارتباط با گيلان و ايران استفاده کند (همان : ١٠٣(.
با وجود اين ، شاه عباس براي تداوم روابط ديپلماتيک با روسيه ، بوداق بيگ و هاديبيگ و چند تن ديگر را همراه سفير از مسير گيلان به مسکو فرستاد و هم زمان ، خان احمدخان نيز هيأتي به سرپرستي خواجه حسام همراه آنان به مسکو اعزام کرد (همان : ٣۴٢-٣۴٠(.
حاصل سياست اميرگيلاني و شاه عباس اول براي دولت روسيه ، آگاهي تزار از اختلاف عميق در ايران به ويژه در گيلان و اهميت تسلط بر اين سرزمين بود.