خلاصه ماشینی:
جایگاه برجسته این حق در بین حقوق مختلف بشر از رابطه طولی آن با سایر حقوق نشأت میگیرد به طوری که حقوق دیگر پس از تأمین حق حیات قابلیت مطرح شدن پیدا میکنند و اگراین حق سلب شود سایر حقوق نیز موضوعاً منتفی میشود (صبوری پور: ١٣٧٦، ص ٢١٨ افراد انسان پیش از این که قوانین موضوعه ، حقوقی برای آنان به رسمیت بشناسد، دارای حق حیات هستند و تا وقتی که فرد، مزاحم حق حیات اجتماعی مردم نباشد، قانون باید از حق حیات او دفاع نماید.
مفسرین براین عقیده اند: این آیه درصدد نفی و رد تفاخر به انساب و نژاد و طبقه است و قرآن به مبارزه با این عصبیت های جاهلی درهمه اشکالش پرداخته و خداوند متعال خواسته با یادآورشدن این مورد که همه از یک زن و مرد متولد شده اند زمینه این امر مذموم را از بین ببرد و دیگر آنکه همه انسان ها درحقیقت انسانیت یکسان میباشند پس دیگر جای نداردکه یکی بر دیگری تکبر ورزد و خود را از دیگران بهتر برشمارد و این اختلاف دررنگ و زبان و قبایل و انساب نه برای کرامت و فضیلت بعضی بر بعضی دیگر است بلکه برای تنطیم روابط اجتماعی و باز شناسی یگدیگر است (طبرسی: بیتا، ج ٢٣، ص ٢٢٣- قرطبی: ١٣٦٤ج ١٦، ص ٣٤١- قطب : ١٤٢٥، ج ٦، ص ٣٣٤٨ – طباطبایی:١٣٧٤، ج ١٨، ص ٤٨٧).