چکیده:
گفتمان علم و دین و رابطه یا عدمرابطه آن، سابقه دیرینه دارد و در بین دانشمندان، موافقان و مخالفانی داشته است. نوشتار حاضر به بررسی نظریه دکتر جعفر نکونام درباره مخالفت قرآن با علوم میپردازد. وی ادعا میکند که گزارههای علمی قرآن با علوم روز در تناقض بوده و از برخی خیالات و خرافات اعراب همعصر قرآن اقتباس شده است. مقاله حاضر با رویکرد تفسیر تطبیقی (قرآن و علوم) و با هدف شناخت رابطه قرآن و علوم و حل تعارض آندو تدوین شده و به این نتیجه رسیده است که قرآن براساس ادله نقلی و عقلی، دانش باطل و خرافی را در خود جای نداده است، روش نکونام در بیان شبهه، براساس دادههای علومتجربی و تطبیق آن بر قرآن بوده است؛ اما دادههای علومتجربی باید براساس ضوابط و قواعد در قرآن مورد بررسی قرار گیرد؛ همچنین آیات علمی قرآن نیز با دادههای علمی یقینی تفسیر گردد نه ظنی. این مقاله با برشمردن شبهات ایشان در مورد عدماعجاز علمی، و بررسی طلوع خورشید و هفت آسمان به نقد و بررسی آنها پرداخته است.
The discourse of science and religion and the relationship or nonrelationship
of the two has a long history and has had pros and cons
among scientists in every age. The present study examines Dr. Jafar
Nekounam's theory about the Holly Qur'an's opposition to science. He
claims that the scientific propositions of the Holy Qur'an are in
contradiction with the experimental sciences and have been adapted from
some fantasies and superstitions of the contemporary Arabs of the
revelation of the Holy Quran.
The present study has been compiled with a descriptive-analytical method
based on library sources and with a comparative interpretation approach
(Holy Quran and experimental sciences) with the aim of understanding
the relationship between the Holy Quran and experimental sciences (as
well as resolving the conflict between them(.
According to the results of the narrated and rational arguments, the Holy
Qur'an does not contain false and superstitious teachings, but due to the
shortness of the words and the greatness of the meanings, sometimes the
misinterpretations of some people have caused suspicions.
It seems that the results of experimental science data in the Holy Quran
should be examined according to the appropriate methodology.
Correspondingly, the verses focused on scientific propositions should be
interpreted with certain scientific data (and not pseudo-scientific claims).
This study examines their suspicions about the lack of scientific miracles
about phenomena such as the rising sun and the seven heavens.
خلاصه ماشینی:
مقالۀ حاضر با رویکرد تفسیر تطبیقی (قرآن و علوم) و با هدف شناخت رابطۀ قرآن و علوم و حل تعارض آندو تدوین شده و به این نتیجه رسیده است که قرآن براساس ادلۀ نقلی و عقلی، دانش باطل و خرافی را در خود جای نداده است، روش نکونام در بیان شبهه، براساس دادههای علومتجربی و تطبیق آن بر قرآن بوده است؛ اما دادههای علومتجربی باید براساس ضوابط و قواعد در قرآن مورد بررسی قرار گیرد؛ همچنین آیات علمی قرآن نیز با دادههای علمی یقینی تفسیر گردد نه ظنی.
از متن نکونام فهمیده میشود که مخاطبان قرآن درعصر نزول از آگاهی و دانش بالای برخوردار نبودند و قرآن براساس افکار خیالی و باطل آنها سخن گفته و مطالب علمی نادرست را بیان کرده است؛ ازاینرو ضرورت دارد به ابهامات موجود در این شبهه که مطالب علمی قرآن را خیالی و خرافی و یک کتاب تاریخی و برای فرهنگ عرب دانسته، پاسخ داده شود.
اما اگر بخواهیم کمی کاملتر توضیح دهیم باید عرض کنم در این مورد سه دیدگاه عمده وجود دارد كه بهصورت مختصر بدان اشاره کرده و دلایل آنها را مورد بررسی قرار میدهیم: دیدگاه اول: وجود همۀ علوم بشری در قرآن برای اولین بار این اندیشه در كتاب «إحیاء العلوم» و «جواهر القرآن» ابوحامد غزالی (م505ق) دیده شده است.