چکیده:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر چالش ذهنی حین یک جلسه فعالیت هوازی وامانده ساز بر زمان
دویدن» میزان درک فشار و غلظت کورتیزول سرمی بر ورزشکاران مرد و زن نخبه انجام شد. جامعه آماری
پژوهش حاضر را تیمهای هندبال سوپر لیگ آقایانء بسکتبال لیگ دسته نخست و فوتبال لیگ دسته دوم
خانمهای استان آذربایجان غربی تشکیل داد. از بین آنها ۲۴ نفر (۱۱ مرد و ۱۳ زن) از ورزشکاران نخبه که
سابقه عضویت در تیم ملی و یا کسب عناوین قهرمانی در لیگ را داشتند. با شیوة نمونهگیری در دسترس
به عنوان آزمودنی انتخاب شدند. این ورزشکاران نخبه در دو «مرحله با و بدون چالش ذهنی» یک فعالیت
هوازی وامانده ساز را بر روی نوار گردان را انجام دادند. در هر یک از جلسهها میزان درک فشار به فاصله
زمانی ۲ دقیقه اندازهگیری و مدت زمان پیموده شده برای برآورد زمان دویدن پس از فعالیت ثبت شد؛
به علاوه جمع آوری نمونههای خونی از محل ورید پیش آرنجی آزمودنیها به منظور اندازهگیری غلظت
کورتیزول انجام گرفت. برای ایجاد چالش ذهنی آزمودنیها برخی محاسبههای ذهنی
را در حین فعالیت انجام دادند که شامل پازلهای ریاضی» گرافیکی،پرکردنی و مقایسهای بود. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از آزمون tهمبسته و مستقل در سطح معناداری ۰/۰۵ < P صورت گرفت. نتایج
نشان داد که زمان دویدن و میزان درک فشار همراه با چالش ذهنی در هیچ یک از گروههای زن و مرد
بهطور معنیداری تغییر نکرد؛ در عوض غلظت کورتیزول سرمی به هنگام فعالیت همراه با چالش ذهنی در
هر دو گروه زن و مرد به طور معنیداری افزایش یافت؛ درحالی که این افزایش در زنان نسبت به با مردان
بیشتر بود. نتایج به دست آمده از پژوهش حاضر نشان داد. که به احتمال زیاد درگیری ذهنی و هر نوع
فعالیت جانبی که (ذهن ورزشکار را از فعالیت اصلی دور کند)» نمیتواند به طور مثبت بر اجرای ورزشی
ورزشکاران زن و مرد نخبه حین اجرای یک جلسه فعالیت هوازی وامانده ساز روی نوارگردان تاثیر بگذارند.