چکیده:
بر اساس قانون اوکان، کاهش نرخ بیکاری منوط به افزایش تولید ملّی است. به عبارتی بین تولید ملّی و نرخ بیکاری رابطهای منفی برقرار است. سوال اساسی پژوهش حاضر این است که آیا رابطه بین این دو متغیر در اقتصاد ایران، رابطهای خطی و متقارن است یا خیر؟ مطالعات اخیر به رابطه نامتقارن بین تولید و بیکاری در کشورهای مختلف تاکید دارند. هدف مقاله حاضر این است که با استفاده از دادههای فصلی طی دوره زمانی 95-1380 فرضیه اثر نامتقارن تولید بر بیکاری را مورد بررسی قرار گیرد. به این منظور از روش اقتصادسنجی خودرگرسیون با وقفه توزیعی غیرخطی در قالب دو متغیر تولید کل و تولید غیرنفتی استفاده شده است. یافتهها از رابطه نامتقارن در سناریو تولید غیرنفتی حمایت مینماید اما ارتباط معناداری در سناریو تولید کل مشاهده نشده است. در سناریو تولید غیرنفتی، اثر سویه منفی تولید بر بیکاری از اثر سویه مثبت بیشتر است. بر این اساس پدیده احیای اقتصاد با ریسک کمشغلی در اقتصاد ایران محتمل است یعنی این امکان وجود دارد که با عبور از سالهای رکود نتوان تمامی مشاغل از دسترفته را جبران نمود.
According to Okun’s Law in any economy, there should be a negative relationship between national output and unemployment. However, recent studies tried to improve the theory by incorporating a new econometrics approach to deal with the possible asymmetric rather than the simple linear relationship between output and unemployment. The present paper tries to estimate the impact of GDP and non-oil GDP on unemployment in Iran for the period 2001 to 2016 by quarterly data. To do so a Nonlinear ARDL model adopted to test the asymmetric hypothesis between the two variables. The paper findings support the asymmetric hypothesis in the non-oil GDP scenario which the negative growth effect on unemployment is significantly greater than the positive effect. Based on these results, hypothesis of a jobless recovery is not rejected in the Iran economy.
خلاصه ماشینی:
هدف مقاله حاضر این است که با استفاده از داده های فصلی طی دوره زمانی ٩٥-١٣٨٠ فرضیه اثر نامتقارن تولید بر بیکاری را مورد بررسی قرار گیرد.
در این مقاله کوشش شده است تا با استفاده از داده های اقتصاد ایران در سناریوهای مختلف رابطه تولید و بیکاری مورد سنجش و پردازش قرار گیرد.
سوم آنکه نتایج این مقاله میتواند ریسک احیای اقتصاد بدون ایجاد اشتغال کافی در اقتصاد ایران را مورد ارزیابی قرار دهد که این مورد به بررسی وجود رابطه نامتقارن بین تولید و بیکاری وابسته است .
ایراداتی نظیر این موجب شد که روش اوکان برای محاسبه تولید بالقوه یا شرایط اشتغال کامل کمتر مورد توجه قرار گیرد اما بخش ابتدایی این مطالعه که به تصریح رابطه منفی بین رشد اقتصادی و بیکاری در کوتاه مدت میپردازد با تایید و توجه بسیاری در مطالعات تجربی همراه بوده است .
این پدیده بیش از هر زمانی با وقوع بحران اخیر اقتصادی و رخداد بیکاری گسترده در اروپا اهمیت یافته است و این سوال اساسی را مطرح نموده است که با برون رفت اقتصاد اروپا از رکود اقتصادی آیا معضل 1 Plosser & Schwert 2 Lang and de Peretti 3 Knotek بیکاری حل خواهد شد؟ برای پاسخ به چنین سوالی به الگویی نیاز خواهیم داشت که رابطه بین تولید و بیکاری را خطی و متقارن در نظر نگیرد.
1 Hutengs & Stadtmann 2 Palombi et al.
سریزمانی فصلی تولید در ایران لگاریتم تولید غیرنفتی لگاریتم تولید کل ٤- یافته های پژوهش در مطالعه (اوکان ، ١٩٦٢) رابطه رشد اقتصادی و بیکاری با یک رگرسیون خطی ساده بین این دو متغیر تعیین شده است .