چکیده:
مباحث معاصر فلسفه زمان در تحلیل واقعیت حوادث آتی، شاهد رویارویی دو نگرش عمده است. این حوادث در دیدگاه پویانگرانه معدوم و در دیدگاه ایستانگرانه موجود تبیین می گردند؛ اما هریک با بخشی از یافته های فیزیک مدرن هم خوانی ندارند. نوشتار حاضر با هدف تبیین سازگاری شواهد مزبور با یک نگرش جامع فلسفی، به دیدگاه متفاوتی رسیده است؛ چراکه مطابق حکمت صدرایی رویدادهای آینده به تشکیک موجودند؛ یعنی نه وجودی کاملا بالفعل و نه وجودی کاملا بالقوه؛ بلکه از فعلیتی ضعیف برخوردارند به طوری که آثار ضعیفی از آنها در زمان حاضر تحقق دارد. در فیزیک جدید شواهد جهتمندی زمان، ناسازگار با نگرش ایستانگرانه و شواهد غیرجایگزیدگی زمانی کوانتومی - همچون آزمایش انتخاب تأخیری – ناسازگار با نگرش پویانگرانه اند. ولی شواهد مزبور مطابق دیدگاه برگزیده با یکدیگر تنافی ندارند؛ زیرا در عین حقیقی بودن گذر زمان، فعلیت تشکیکی پدیده های آتی می توانند مؤثر بر روند کنونی پدیدههای کوانتومی باشند. این خوانش، تفسیری صحیح از ناموضعیت ذوات کوانتومی در زمان است.
In contemporary discussions, the philosophy of time, in a general division, in the dynamic theory of time future events don’t exist and in the static view they exist.But not all of them conform to some of the findings of modern physics.The present article has reached a different point of view with the aim of explaining the compatibility of these evidences with a correct philosophical attitude . By considering the gradation of the reality of the temporal events series, future events are neither absolutely actual existence nor absolutely in potential existence but in a gradational category.That is, neither a fully actual existence nor a completely potential existence; Rather, they have a weak actuality, so that weak effects of them are realized at the present time . In modern physics, evidence of time asymmetry negates the static theory of time, and evidence of the nonlocalizability quantum essences in time — such as the delayed choice experiment — negates the static attitude. But such evidence can strengthen the autonomous view; For while the passage of time is real, the weak effects of future temporal phenomena give rise to their own specific causal properties from the present. This attitude can be a correct interpretation of the of quantum nonlocality in time.
خلاصه ماشینی:
به عنوان مثـال اگـر در محـور زمـان وقـایع T١، T٢ و T٣ بـه ترتیـب در زمان های t١ ، t٢ و t٣ رخ دهند، طبق دیدگاه ایسـتانگرانه تمـامی ایـن سـه رویـداد در عـرض یک دیگر واقعیت دارند (شکل (١))؛ ولی طبق دیدگاه پویانگرانه ، اگـر رویـداد T١ منطبـق بـر زمان حال و کاملاً فعلیت یافته باشد، رویدادهای آتی T٢ و T٣ معدوم و تنهـا در ظـرف ذهـن وجود خواهند داشت (شکل (٢))؛ اما طبق دیدگاه برگزیده ، اگر رویداد T١ در زمـان حـال و کاملاً فعلیت یافته باشد، اگرچه رویدادهای T٢ و T٣ هنوز به فعلیتی کامـل نرسـیده انـد؛ ولـی معدوم محض نیز نبوده و درجه ضعیف تری از آثار متوقع از خود را دارنـد؛ بـا ایـن تفـاوت که T٢ آثار بالفعل بیشتری نسبت به T٣ خواهد داشت (شکل (٣)).
ولی مطابق دیدگاه برگزیده بیآنکه به علیـت معکـوس - کـه مبتنـی بـر نگـرش ایستانگرانه به زمان است - احتیاج باشد، مـیتـوان نتیجـه آزمـایش انتخـاب تـأخیری را بـا غیرجایگزیده دانستن ذوات کوانتومی در زمان تبیین نمود؛ زیرا طبـق ایـن نگـرش ، حضـور ذوات کوانتومی تنهـا بـه یـک لحظـه خـاص (مثـل زمـان حـال ) محـدود نشـده و وجـود غیرجایگزیده (یا تشکیکی) آنها در زمان های آتی نیـز حاضـر اسـت ؛ از طرفـی دیگـر رفتـار آینده آزمایشگر نیز تنها به یک لحظه خاص در آینده محدود نشده و در حـین آزمـایش نیـز وجود غیرجایگزیده (یا تشکیکی) آن میتواند حاضر باشد.