خلاصه ماشینی:
"با توجه به این دو شاخصه یعنی اولویتهای داخلی جامعه و تحولات منطقهای آیا باید در این مقطع از تاریخ کشورمان برای هنر و هنرمندشان خاصی قائل شد؟و از آنها انتظار داشت که موضع مشخصی نسبت به این ماجراها داشته باشند؟یا نه نیازی به تغییر خاصی در فضای هنری و فرهنگی کشور نیست؟ نوری زاد: اول این نکته را روشن کنیم که دامنه هنر در تابلو،موسیقی،یا هنرهای هفتگانه و هشتگانه محدود نیست.
آیا اگر اینها رفع نشود میشود به آن خودآگاهی رسید؟امروز بعد از گذشت 25 سال از انقلاب و ایجاد وقایع عظیم معنوی،تاریخی و اجتماعی و از لحاظ رسیدن به آن خودآگاهی در چه وضعیتی هستیم و اگر در وضعیت نامطلوب نیستیم، دلایلش چه بوده است؟آیا لوازم آن در جامعه وجود نداشته یا موانعی وجود داشته است؟ نادر طالبزاده: به نظر من یکی از لازمههای زنده بودن هنرمند این است که جامعه زنده،سلامت و پویا باشد.
اگر تمام امکانات را برای لوازم هنر در کشور ما فراهم کنند که هنرمند در امنیت خاطر به تولید آثار هنری خودش بپردازد،آیا فکر میکنید که همه،آثار خودشان را به سمت درد و داغ این نظام و آمال و آرزوهای مردمان خواهند برد؟در این کشور اتفاقی افتاده و یک انقلاب ایدئولوژیکی صورت گرفته که خواه ناخواه جمعیتی موافقاند و جمعیتی مخالفش هستند.
یک مدرسه بعد از انقلاب ساخته شده و چون رئیس آموزش و پرورش با پیمانکار آن بر سر لوله پلیکا مشکل داشته، این مدرسه زیبا افتتاح نمیشد!حالا آیا فیلم من از این جریان میتواند در تلویزیون پخش شود؟تلویزیونی که باید هزاران ملاحظه حکومتی را لحاظ کند تا مثلا آقای رئیس یا آقای وزیر زیر سوال نرود و توجیهشان هم این است که نظام زیر سوال میرود،نمیتواند تاثیرگذار باشد."