چکیده:
زبان کردی زنجیرهای از گویشهای بههمپیوستۀ ایرانی غربی است. این زبان از نظر آوایی، صرفی و نحوی دارای ویژگیهای مشترک بسیاری با زبانهای ایرانی نو در پیرامون خود و همین طور زبانهای ایرانی میانه، مانند فارسی میانه، میباشد. یکی از این ویژگیها ساخت کنایی است. در ساخت کنایی رفتار فاعل و مفعول مستقیم از نظر حالتدهی و نشانداری با نظام فاعلی-مفعولی تفاوت بنیادین دارد. از نظر دستور وابستگی هر فعل بر اساس ظرفیت خود دارای وابستههایی است که به طور الزامی همراهش میآیند. فاعل، مفعول مستقیم و مفعول غیر مستقیم وابستههای فعل محسوب میشوند. در این پژوهش بر پایۀ دستور وابستگی، رفتار فعل و رابطۀ آن با وابستههایش در ساخت کنایی در زبان کردی بررسی و با فارسی میانه مقایسه شدهاست. و با بررسی مثالهایی از زبانهای کردی و فارسی میانه کوشش شدهاست تا مسئلۀ تطابق فعل تحلیل شود و در پایان یک حالت ویژه از تطابق فعل در این زبانها بررسی میگردد. زبان کردی زنجیرهای از گویشهای بههمپیوستۀ ایرانی غربی است. این زبان از نظر آوایی، صرفی و نحوی دارای ویژگیهای مشترک بسیاری با زبانهای ایرانی نو در پیرامون خود و همین طور زبانهای ایرانی میانه، مانند فارسی میانه، میباشد. یکی از این ویژگیها ساخت کنایی است. در ساخت کنایی رفتار فاعل و مفعول مستقیم از نظر حالتدهی و نشانداری با نظام فاعلی-مفعولی تفاوت بنیادین دارد. از نظر دستور وابستگی هر فعل بر اساس ظرفیت خود دارای وابستههایی است که به طور الزامی همراهش میآیند. فاعل، مفعول مستقیم و مفعول غیر مستقیم وابستههای فعل محسوب میشوند. در این پژوهش بر پایۀ دستور وابستگی، رفتار فعل و رابطۀ آن با وابستههایش در ساخت کنایی در زبان کردی بررسی و با فارسی میانه مقایسه شدهاست. و با بررسی مثالهایی از زبانهای کردی و فارسی میانه کوشش شدهاست تا مسئلۀ تطابق فعل تحلیل شود و در پایان یک حالت ویژه از تطابق فعل در این زبانها بررسی میگردد.
Kurdish is a chain of interconnected dialects of Western Iran. Phonetically, morphologically and syntactically, this language has many features in common with the new Iranian languages around it, as well as Middle Iranian languages, such as Middle Persian. One of these features is the irony. In the construction of irony, the behavior of the subject and the direct object is fundamentally different from the subject-object system in terms of state and indication. According to the dependency order, each verb has dependencies that necessarily accompany it based on its capacity. The subject, the direct object, and the indirect object are the dependencies of the verb. In this research, based on the dependence order, the behavior of the verb and its relation with its dependencies in the construction of irony in Kurdish language have been studied and compared with Middle Persian. And by examining examples from Kurdish and Middle Persian languages, an attempt has been made to analyze the issue of verb matching, and at the end, a special case of verb matching in these languages is examined. Kurdish is a chain of interconnected dialects of Western Iran. Phonetically, morphologically and syntactically, this language has many features in common with the modern Iranian languages around it, as well as Middle Iranian languages, such as Middle Persian. One of these features is the irony. In the construction of irony, the behavior of the subject and the direct object is fundamentally different from the subject-object system in terms of state and indication. According to the dependency order, each verb has dependencies that necessarily accompany it based on its capacity. The subject, the direct object, and the indirect object are the dependencies of the verb. In this research, based on the dependence order, the behavior of the verb and its relation with its dependencies in the construction of irony in Kurdish language have been studied and compared with Middle Persian. And by examining examples from Kurdish and Middle Persian languages, an attempt has been made to analyze the issue of verb matching, and at the end, a special case of verb matching in these languages is examined
خلاصه ماشینی:
در اين پژوهش بر پايۀ دستور وابستگي ، رفتار فعل و رابطۀ آن با وابسته هايش در ساخت کنايي در زبان کردي بررسي و با فارسي ميانه مقايسه شده است .
با توجه به اصول حاکم بر ساخت کنايي و نظام مطابقۀ فعلي که ويژة اين ساخت است ، در اين پژوهش کوشيده ايم که رابطۀ فعل و وابسته هاي آن در جمله يعني فاعل ، مفعول مستقيم و مفعول غير مستقيم در زبان کردي بررسي و با فارسي ميانه قياس شود.
ساخت کنايي در زبان هاي کردي کرمانجي و فارسي ميانه از گونۀ دوم است و فعل زمان حال در اين زبان ها از نظام فاعلي -مفعولي پيروي مي کند.
در نتيجه در ساخت کنايي در زبان هاي کردي و فارسي ميانه ، از آنجا که مفعول مستقيم از نظر دستوري فاعل جمله محسوب مي شود با صرف صريح در جمله مي آيد و فاعل واقعي يا عامل که ديگر نقش فاعلي را در جمله ايفاء نمي کند بايستي در حالت غيرصريح بيان شود.
در ساخت کنايي نيز عموما به همين صورت است اما در برخي جمله ها با ساخت کنايي در زبان هاي کردي و فارسي ميانه شاهد پديده اي هستيم که در آن فعل به جاي کنش پذير مستقيم با کنش پذير غير مستقيم مطابقت مي کند.
يکي از فعل هايي که در زبان هاي کردي و فارسي ميانه بسيار مشاهده شده که با کنش پذير غير مسقيم خود در شخص و شمار مطابقت کند، فعل سه ظرفيتي «دادن » در اين زبان ها است .