چکیده:
اهداف حقوق بشردوستانه به طور کلی محدود کردن آثار جنگ و دفاع از کرامت انسان و به
طور جزئی و ویژه ، حمایت از قربانیان غیردخیل در جنگ مانند غیرنظامیان است . بنابراین ،
مفهوم فقه بشردوستانه نیز اذعان به احکام و الزاماتی است که هدف از آن ها کاهش آثار
جنگ ، حمایت از انسانیت و گروهایی است که در جنگ مشارکت ندارند.
آموزه های که در فقه میتوانند از زاویۀ حقوق بشردوستانه مطالعه شوند دو دسته اند؛ برخی از
آن ها احکام جزئی و ناظر به حمایت از گروه ها خاص اند؛ مانند تحریم کشتار زنان ، کودکان و
سالخوردگان و برخی از آن ها، در جایگاه مبانی کلان روشن گر حدود و آثار جنگ اند؛ یعنی
در همان شرایطی که جنگ ضرورت اجتناب ناپذیر مینماید جنگجوی مسلمان ناگزیر است به
یک سلسله اصول کلی، ملتزم و وفادار باشد؛ مانند التزام به کرامت انسان ، عدالت ، ارزش های
جهان شمول اخلاق ، عدالت ، محدودیت مقابله به مثل و عدم تعرض به زنان ، کودکان و
سالخوردگان . این مجموعه ، احکام بشردوستانۀ فقهی را در نگاه فقه بازتاب میدهد که در
هیچ شرایطی نباید نقض گردند. فضای جنگ همواره سرشار از خون ، قساوت و خشونت
است اما این ارزش ها فراتر از آن اند که به بهانۀ جنگ ، نادیده گرفته شوند.
تهدف حقوق المعامله الانسانیه بشکل عام الی الحد من اثار الحرب والدفاع عن کرامه
الانسان ، کما تهدف بشکل خاص الی الدفاع عن الضحایا غیر الداخلین فی النزاعات المسلحه من
قبیل المدنیین . ومن هنا فمفهوم فقه المعامله الانسانیه یقوم ایضا علی الاذعان للاحکام والمقررات
التی تهدف الی التقلیل من اثار الحروب والدفاع عن الانسانیه وعن الجماعات غیر المشارکه فی
الحرب . ثم ان الاحکام الفقهیه التی یمکن دراستها من زاویه حقوق المعامله الانسانیه تنقسم بدورها
الی قسمین : بعضها احکام جزيیه تنصب علی الدفاع عن جماعات خاصه؛ من قبیل تحریم قتل النساء،
الاطفال والمسنین ، فیما بعضها الاخر ینصب علی المبانی الکلیه المبینه لحدود الحروب واثارها؛ ای
فی الظروف التی تفرض وقوع الحرب وتجعلها امرا واقعا، لا بد للمحارب المسلم من ان یلتزم ویفی
بسلسله من الاصول الکلیه؛ من قبیل الالتزام بکرامه الانسان ، العداله، قیم الاخلاق العالمیه، حدود
المقابله بالمثل ، وعدم التعرض للنساء، الاطفال ، والمسنین . هذه المجموعه تبرز رویه الفقه للمعامله
الانسانیه وتتضمن جمله من الاحکام الفقهیه التی ینبغی عدم نقضها فی ای شرط من الشروط ، فعلی
الرغم من ان اجواء الحرب ملیيه بسفک الدماء وبالقسوه والعنف ، ولکن هذه الاحکام تظل اوسع
واشمل من ذلک ولا ینبغی تجاهلها اطلاقا ولو تحت ذریعه الحرب .
خلاصه ماشینی:
آن چه تحت عنوان مباني فقهي حقوق بشردوستانه در اين نوشتار بررسي ميگردد، اختصاص به حقوق بشردوستانه ندارد بلکه برخي از آن ها مانند کرامت ، عدالت و اخلاق عام است اما منظر انتخابي ما معطوف به کارکرد بشردوستانه اي آن هاست ؛ يعني بدون توجه به نقش فراگير آن ها در نظام حقوقي اسلام ، از بعد اهميت آن در استنباط احکام مرتبط با حمايت از غيرنظاميان و مهار جنگ ، بررسي ميگردد و البته قبلا هم برخي «عدالت »، «مساوات »، «شور براساس دموکراسي»، «وفاي به عهد» و «مقابله به مثل » را در جايگاه اصول کلي نظام حقوقي اسلامي، معرفي کرده اند؛ از نظر آن ها، اين اصول در تمام سيستم حقوقي اسلام نقش آمرانه را دارد و ناديده گرفتن آن ها در هر تحقيق و يا تدوين مرتبط با حقوق اسلامي، موجب گسستگي قواعد حقوقي از بدنۀ اصلي آن ، خواهد شد(حامد، ١٣٧٢، ٢٩: ٢٠٢) با همين انگيزه ، حسين فتلاوي از «تسامح با دشمن »، «ماهيت دفاعي جنگ » «انسانيت »، «اخلاق »، «نداشتن حالت انتقام جويي»، «پايان پذيري جنگ با اسلام آوردن و يا پذيرفتن جزيه »، «صبر»،«انذار قبل از جنگ » و «و فاء به عهد»، به عنوان خصائص حقوق بين المللي بشردوستانه در اسلام ، نام برده است .