چکیده:
«گاهان» منبع منسوب به زردشت، میتواند گره از مسئله پرمناقشه پیامبری وی بگشاید. با بررسی هات 29 «گاهان» که با عنوان «هات وخشوری و بعثت» از آن یاد میشود، بهدست میآید که اسطوره حضور زردشت در انجمن خدایان برای نجات گاو از قربانی، قاصر از تفهیم مقوله پیامبری برای زردشت است و عدول از معنای حقیقی به مجازی توجیهی ندارد و نهایت آنکه شاید برداشت مستشرقان در اصلاح اجتماعی زردشت و تقابل با میتراییسم و گاوکشی را بتوان از این هات دریافت. بررسی واژگانی «گاهان» نیز ناتوان از القای صریح مقوله پیامبری برای زردشت است. البته این نتیجه در تقابل با باور قرآنی ارسال رسل به امم گذشته نیست. روایات نیز وجود پیامبر در میان مجوس را ثابت میدانند. با توجه به شهرت پیامبری زردشت، پیامبری او پذیرفتنی است. ولی اثبات پیامبری او از طریق بروندینی غیرممکن و از طریق دروندینی بسیار دشوار است.
Gahan", a source attributed to Zoroaster, can untie the knot of the controversial issue of his prophethood. Examining Hot 29 of "Gahan", which is referred to as "Hot Vakhshuri va Bi‟that", it is discovered that the myth of Zoroaster's presence in the Gods‟ Council to save the cow from being a victim cannot help one to understand Zoroaster‟s prophethood; and considering its allegorical meaning, instead of literal meaning, is not justifiable, and finally, perhaps the Orientalists' conception of Zoroastrian social reform and its opposition to Mithraism and killing of cows can be understood from this Hot. The lexical study of "Gahan" is also incapable of explicitly inducing Zoroaster‟s prophethood. This result is, of course, not in contradiction with the Qur'anic belief of sending messengers to the past nations (ummah). Islamic narrations also prove the existence of a prophet among the Magus. Given the reputation of Zoroastrianism, his prophethood is acceptable. However, it is impossible to prove his prophethood through extra-religious reasons and very difficult through intra-religious reasons.
خلاصه ماشینی:
همة زبانشناسان بالاتفاق ترجمه تحتاللفظي آن بهمعناي «روان گاو» را پذيرفتهاند (آذرگشسب، 1383، ج2، ص380) و هيچ دليلي بر ردّ معناي آن ندارند؛ ولي در عينحال، برخي پژوهشگران، بهويژه پارسيان هندي و محققان ايراني اصرار بر تعدي از معناي تحتاللفظي به معاني مجازي دارند و بهجاي ارائه قرينه قطعي، با بهرهگيري از استحسان، در تطبيق گاهان با پيشفرضهاي ذهني ميکوشند، چنانکه آذرگشسب ميگويد: بايد دانست که در گاتها واژه «گاو» بهصورت مجازي و استعاره بهکار برده شده است و نبايد آن را به مفهوم واقعي کلمه (يعني جاندارِ سودمند گرفت)...
وحيدي آن را بهمعناي «سخن انديشهانگيز» گرفته است (وحيدي، 1359، ص57)؛ ولي نيبرگ با موشکافي باورهاي زردشت در گاهان، «مانثره» را «افزاري براي رفتار مَنه» ترجمه ميکند و «مَنه» را بخشي از روان مرد نيک و کوشايي در اظهار نيرو در نظام مگهاي و جادوگري معرفي ميکند و البته از «مَنَه بد» نيز در گاهان سخن به ميان آمده و در مقابل «مَنَه خوب» نامش «وهومنه» يا «وهيشت مَنَه» است (نيبرگ، 1383، ص126-130).
2. نقد و بررسي استنباط نخستين پيامبر از متن «گاهان» آنچه از يسنا، 28: 3، استفاده ميشود اين است که شاعر از بديع بودن سرودههاي خود ميگويد (همان، ص65)، آن هم سرودههايي شرکآلود در انجمن خدايان!
(همان، ص378)، زيرا قرار نيست آموزگاري براي زردشت مقرّر شود و صد البته که اين بند تنها جايي نيست که زردشت از آموزگار خود سخن به ميان ميآورد، بلکه در مواضع گوناگون گاهان (يسنا، 44:1؛44: 2؛ 44: 16؛ 48: 7) از وي ياد ميکند (آذرگشسب، 1383، ج2، ص120، 125 و216؛ پورداوود، 1384، ص107).