چکیده:
عبدالواسع جبلی از شاعران قرن ششم هجری است که اکثریت محققان او را در تغییر سبک شعر فارسی از خراسانی به عراقی سهیم دانستهاند. این مقاله بر آن است تا عوامل غرابت صنعت تشبیه را در دیوان او با روش تحقیق کیفی، از نوع تحلیلی- توصیفی و شیوهی متنپژوهی بررسی کند. در موارد لزوم از روشهای مقایسهای و آمارگیری نیز استفاده شده است. واکاوی اشعار عبدالواسع جبلی نشان میدهد فراخوانی مشبهبههای زنجیرهای همخانواده که مناسباتی با هم دارند، همزمانی ذکر یک مشبه-به یکسان برای دو مشبه و با دو وجهشبه متفاوت در یک بیت، تشبیهات عکس و تعویض جای مشبه و مشبهبه، تشبیهات حروفی و تنوّع و گوناگونی مشبه و مشبهبه، از جمله دلایل غرابت تشبیه در اشعار او هستند؛ تا جایی که بتوان گفت شاعر از تشبیه بیش از آن که یک آرایهی ادبی و در جهت زیبایی-آفرینی باشد، به عنوان یک صنعت و به منظور فضلفروشی و اظهار تفاخر بهره گرفته و محتوای مسلّط مدح در دیوان او در زیر لایهای از تشبیهات غریب، متکلّف، متصنّع و مفاخرهآمیز نهان شده است.
abbdolvaasse jabali is a poet of the sixth century ah which the majority of scholars know him as someone changes the style of persian poetry from khorasani to iraqi. this paper seeks to investigate the factors of the simile in his divan with a qualitative research method, an analytical-descriptive type and a text-based approach. also if necessary be used of comparative and contingency methods. the analysis of the poems by abdolvaasse jabali shows that the calling of the chain of moshabahon beh of one family that has realationships , which is in line with each other, is a coincidence of a similar arrangement for two sides and with two different faces in one verse, changing the place and the way, the simile of the letters, and the variety of moshabah & moshabahon beh, among the reasons for the strangeness of simile in his poems; to the point where the poet can be said of a simile more than a literary array and in the direction being aesthetician, as an array, and for the pride and declaring discourse, the dominant content in his divan is underneath a layer of bizarre, reticent, complex and blindfolded is hidden.
خلاصه ماشینی:
واکاوی اشعار عبدالواسع جبلی نشان میدهد فراخوانی مشبهٌبههایِ زنجیرهایِ همخانواده که مناسباتی با هم دارند، همزمانی ذکر یک مشبهٌبهِ یکسان برای دو مشبه و با دو وجهشبه متفاوت در یک بیت، تشبیهات عکس و تعویض جای مشبه و مشبهٌبه، تشبیهات حروفی و تنوّع و گوناگونی مشبه و مشبهٌبه، از جمله دلایل غرابت تشبیه در اشعار او هستند؛ تا جایی که بتوان گفت شاعر از تشبیه بیش از آن که یک آرایهی ادبی و در جهت زیباییآفرینی باشد، به عنوان یک صنعت و به منظور فضلفروشی و اظهار تفاخر بهره گرفته و محتوای مسلّطِ مدح در دیوان او در زیر لایهای از تشبیهات غریب، متکلّف، متصنّع و مفاخرهآمیز نهان شده است.
تنها پژوهش صورت گرفته در این زمینه، پایاننامهی کارشناسی ارشد با عنوان «بررسی جنبههای زیباییشناختی علم بدیع در دیوان عبدالواسع جبلی» (کشاورزی، 1393) است که به توجّه فراوان عبدالواسع جبلی به بدیع در جهت زیباسازی و افزودن حسن تأثیر کلام شعریش اشاره کرده، امّا تشبیه که از صنایع بیانی محسوب میشود، در این مطالعه بررسی نشده است.
کثرت مشبهٌبههای زنجیرهای همخانواده یکی از ترفندهای عبدالواسع جبلی در غرابت تشبیهاتش، این است که ابتدا چند مشبه را بیان کرده و سپس زنجیرهای از پدیدههای متعدّد -آن هم از یک خانواده- را برای آنها به عنوان مشبهٌبه مطرح کرده است.
در پایان، این نکته شایان توجّه است که عبدالواسع جبلی بر صنعت تشبیه متمرکز شده است، به طوری که دیگر آرایهها در برابر تسلّط تشبیه در دیوان او نمودی ندارند؛ حال آن که، دیگر شاعران همعصر او از جمله انوری ابیوردی در کنار دیگر آرایهها، از تشبیه نیز بهره گرفتهاند و تشبیه تنها آرایهی شاخص در شعر آنها به شمار نمیآید.