چکیده:
ساموئل هانتینگتون فساد اداری را به رفتار آن دسته از کارکنان بخش عمومی که برای منافع خصوصی خود
ضوابط پذیرفته شده را زیر پا میگذارند اطلاق میکنشد. فساد اداری عبارت است از ضایع نمودن منابع
دولتی طی یک فرایند نهادینه شده شخصی به وسیله مستخدم کشوری آن گروه از اقدامات کارگزاران
حکومت است که: اولا) به منافع عمومی لطمه بزند. ثانیا) هدف از انجام آن رساندن فایده به عامل یا شخص
ثالثی باشد که عامل را برای انجام این کار اجیر کرده است. سناتور آمریکایی فساد اداری را به درستی
سرطان جامعه نام نهاده بود. به راستی که فساد اداری شبیه سرطان است که در نهاد دولت رشد میکند، بدن
را تضعیف کرده و آنرا نابود ساخته، باعث ناتوانی دولت شده و در نهایت به طور قطعی درمان پذیر نبوده و
منجر به مرگ بدن میشود. بطور کلی فساد حالتی است در نظام اداری که از اکثر تخلفات مکرر و مستمر
کارکنان بوجود میآید و آن را از کارایی مطلوب و اثربخش مورد انتظار باز میدارد، بنابراین تخلفات
اداری باعث فساد اداری میشوند. البته هر تخلفی باعث فساد اداری نمیشود بلکه باید ویژگیهای خاصی
داشته باشد که مهمترین آنها مکرر بودن، استمرار داشتن، نهادینه بودن و تاثیر نسبتا زیاد داشتن در سطوح
مختلف سازمانی است. دین مبین اسلام به عنوان کاملترین دین الهی، در ذات خود با هر گونه انحراف و
فساد مخالف بوده و بر پاکی و درستکاری تاکید دارد. این تاکید مخصوصا آنجا که به حقوق عمومی (بیت
المال) مربوط میشود دارای ابعادی متفاوت و روشن است و به ضرورت رعایت حدود الهی و حق الناس
متبلور میشود و آنچه از بررسی احادیث و روایات مشخص است، تاکید اسلام بر رعایت حدود الهی و
حقوق مردم و نیز درستکاری و امانتداری کارگزاران حکومت است