چکیده:
ساخت فضایی شهرها به مثابهی یک پیاز؛ اگر چه از بیرون ساده به نظر میرسد، امّا در حقیقت به خاطر داشتن لایههای زیاد، فریبنده است. اگر هر لایه به طور جداگانه بررسی شود، یک کل را از دست داده ایم. در مطالعه ی ساخت فضایی بافتهای فرسوده و محتوای آن (وضعیت پایداری) نیز، علل و عوامل موجده آن نبایستی فقط از یک زاویه نگاه شود. پژوهش حاضر میکوشد پالیسیهای کلان موثر بر وضعیت ساخت موجود بافت فرسوده ی شهر زنجان را درک و میزان اثرات آن بر وضعیت را، مورد واکاوی قرار دهد. برای دستیابی به هدف فوق به طرق بانک کاوی منابع کتابخانه ای و مشاهده ی میدانی (مصاحبه با سرپرستان خانوار ساکن بافت"491" نفر و خبرگان و متخصّصین امر"30 نفر") مواد مورد نیاز تحقیق جمع آوری و با استفاده از از نرم افزارهای «ArcGis, lisrel» فراوری میگردد. نتایج تحلیل نشان داد عوامل ساختاری کلان اقتصادی با ضریب معنیداری 9. 99 وضریب تاثیر 0. 92 به میزان بیشتری ساخت فضایی بافت فرسوده شهر زنجان را تبیین مینماید. به عبارتی؛ ساختار اقتصادی متمرکز و دولت گرا اقتصاد نفت و تاثیر آن بر تحوّلات فضایی شهر و تخصیص فضایی منابع مالی به صورت یکپارچه، توانسته بیشترین ضریب تاثیر را در ساخت فضایی موجود بافت فرسوده شهر زنجان داشته باشد. همچنین عوامل کلان کالبدی در مرحلهی بعدی تاثیر قرار داشته و ساخت فضایی چند لایه ی بافت فرسودهی زنجان را تبیین مینمایند. نوسازی پوسته ی اول بلوکهای ساختمانی در حاشیه ی معابر اصلی با تکیه بر فضاهای تجاری ختم میگردد. عرض معابر و مصوبات تشویقی نوسازی بافت قدیم؛ امکان بلندمرتبه سازی و گسترش ارتفاعی واحدهای ساختمانی را فراهم نموده و نتیجه ی امر، ایجاد لفافه های فضایی جدید و کاملا متضاد با پوسته های دوم و سوم بافت میباشد.
Spatial construction of cities as an onion; although looks simple from outside, is literally beguiling because it is of many layers; if each layer is examined separately, we would lose the whole in entirety. In the study of the spatial construction of worn-out fabric and its content (sustainability status), its causes and factors should not be viewed only from one angle. Viewed hence, the present study is an attempt to understand the macro driving forces rhythms affecting the present construction of worn out fabric of Zanjan city, and to examine the degree to which such rhythms have an effect on the current status of the same area. To these ends, using library study and field observation (interview with heads of households residing the fabric (491 people) and experts (30 people)), the data were collected and then analyzed using ArcGIS and LISREL software. The results showed that macroeconomic structural factors with a significance coefficient of 9.99 and an impact factor of 0.92explain, to a greater extent, the spatial construction of the worn-out fabric of Zanjan. In other words, a centralized and state-oriented economic structure, oil economy and its impact on the spatial transformations of the city, and spatial allocation of financial resources in a homogeneous manner have managed to exert the greatest impact factor on the spatial construction of the present worn-out fabric of Zanjan city. Also, macro-physical factors occupy the second level of influence and explain the multi-layered spatial construction of Zanjan’s worn-out urban fabric. Renovation of the first shell of the building blocks at the edge of the main thoroughfares has ended in relying on commercial spaces. Width of passages and incentive approvals for renovation of old fabric have provided the possibility of high-rise construction and an increase in buildings’ height, culminating in the development of new "spatial envelopes" in stark contrast to the second and third layers of the fabric.
خلاصه ماشینی:
به عبارتی همانند هر پدیده ی دیگر شهری، نیروهای برتری زیادی در پشت ناپایداری و فرسودگی بافت های شهری وجود دارد و مورد توجه قرار دادن این نیروها یکی از وظائف اصلی و محوری برنامه ریزان در قرن ٢١ است ؛ لذا هدف از مطرح نمودن رویکرد زیست پذیری در بافت های فرسوده ی شهری در این پژوهش ، انتظار رسیدن به فرآیندی بوده است که در آن علاوه بر شناسایی و استخراج عوامل کلان لایه های پیچیده شهر ؛ به تحلیل ساختار اثرگذار کلان بر وضعیت حاکم بر زیست پذیری بافت فرسوده ی بخش مرکزی شهر زنجان بپردازد تا از طریق شناخت این نیروها، متن موجود (شهر)، مورد تغییر قرار گرفته و از این طریق ، فضاهای انگاشتی متفاوت ، درشهر تولید و به تدریج این فضاها با ساختار اجتماعی و افعال کنش گران خود، پیوندی معنادار برقرار نماید؛ زیرا چنین فضاهایی امروزه پایداری بسیاری از شهرهای معاصر را به چالش می کشد.
بدین معنی که ابعاد و گویه های مربوط به عوامل کلان زیست پذیری در بافت فرسوده بخش مرکزی شهر زنجان برای حضور در شبکه تأثیرگذاری، میبایست دارای ضریب معنیداری بالاتر از ١,٩٦ باشد.
ارزش عددی این شاخص ها بدین دلیل که میبایستی بیش تر از ٠/٩٠ باشد، نشان از برازش مدل علی در نظر گرفته شده برای تبیین عوامل کلان مؤثر بر زیست پذیری بافت فرسوده ی شهر زنجان دارد.
Linking Urban Form toaLiveable City, Malaysian Journal of Environmental Management 8 (2007): 101-108.