خلاصه ماشینی:
"علی رضا افتخاری،یکی از چند صدای محبوب و مطرح ایرانی در سراسر جامعه فارسیزبانان چهار گوشه دنیا،با یکرنگی و صداقت و با لحنی مثل خواندههایش شیرین و بیریا،به پارادایمهای مختلف تنگدستی دوران کودکی و تلاشهای توان فرسای دوره نوجوانی و جوانی پرداخت و با سادگی گفت که از میان تودههای محروم مردم برآمده،و به خاطر ادامهء زندگی و نفس خودشناسی به کارهای رنجآور روی آورده و خود را یک کارگر و عمله معرفی کرده و هیچ سری پنهانی از زیروبم زندگی ندارد و از فاش کردن و بر هم خوردن شخصیت خود هیچ عبایی از حقیقتگویی ندارد و اضافه میکند:خوب است که شمول الهی به غلامی چون بنده شامل شود و آنچه باید...
در جامعهای که برخی از استادان بزرگ تا شاگردان کوچک و پرمدعایشان،با سرسختی تمام،گذشتهشان را میپوشانند و انکار میکنند تا بتوانند از این رهگذر در چشم مردم برای خود اشرافیتی(!) جدید التأسیس و یا وجههای عرفانی(!)و یا ژست روشنفکری(؟!) کسب کنند،صداقت و دلیری علی رضا افتخاری قابل تمجید است."