چکیده:
مقدمه: با توجه به اهمیت نقش سیستمهای مغزی رفتاری در یادگیری فراگیران، خصوصا دوره های آموزشی، بررسی ارتباط آن با متغیرهای تحصیلی ضروری بهنظر میرسد. بنابراین تحقیق حاضر با هدف الگویابی خلاقیت در ارتباط بین سیستمهای مغزی رفتاری با خودکارآمدی تحصیلی در دانش آموزان پسر مقطع متوسطه شهر گنبد انجام شد.
روش: روش تحقیق از نوع روش توصیفی- همبستگی و از نوع مدل یابی معادلات ساختاری به طور خاص معادلات رگرسیونی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر مقطع متوسطه دوم در سه پایه (اول، دوم و سوم) شهرستان گنبد کاووس بود که با استفاده از روش نمونهگیری خوشه ای تعداد 230 دانش آموز به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای اندازهگیری پرسشنامه سیستم های بازداری/فعال سازی رفتاری کارور و وایت (1994)، پرسشنامهی خودکارآمدی تحصیلی جینگ و مورگان (1999)، و پرسشنامهی خلاقیت عابدی (1373) بود. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش ضریب همبستگی پیرسون با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 22 استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که بین خلاقیت، سیستم های مغزی رفتاری با خودکارآمدی تحصیلی رابطه وجود دارد. و مدل پژوهش با برازش مناسب تایید گردید. همچنین 15 درصد از واریانس خودکارامدی تحصیلی توسط خلاقیت و سیستم های مغزی رفتاری مورد تبیین قرار گرفت.
نتیجه گیری: براساس یافتههای پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که با افزایش خلاقیت و سیستم های مغزی رفتاری می توان خودکارآمدی تحصیلی را در دانش آموزان افزایش داد.
خلاصه ماشینی:
الگويابي خودکارآمدي تحصيلي بر اساس سيستم هاي مغزي رفتاري با ميانجيگري خلاقيت در دانش آموزان نسرين برسلاني ١ | صديقه ابراهيمي علويکلايي ٢ | جمال صادقي ٣ | رجبعلي محمدزاده ٤ ١.
خودکارآمدي تحصيلي بالا باعث ميشود که دانش آموز اعتقاد داشته باشد استرس هاي تحصيلي را کنترل کند و در نتيجه به توانايي خود اطمينان بيشتري خواهد داشت و ميزان استرس تجربه شده توسط اين افراد نيز کمتر است .
Ocak, & Karafil برسلاني و همکاران (١٤٠٠)، در پژوهش خود نشان دادند که سيستم هاي مغزي رفتاري به طور مستقيم توانستند خودکارآمدي تحصيلي را پيش بيني کنند.
پورکرد و همکاران ١ (٢٠١٣)، در مدل پژوهش خود نشان داد که سيستم هاي فعال سازي و يازداري رفتاري در افزايش خود کارآمدي تحصيلي در دانش آموزان نقش دارد (پورکرد و همکاران ، ٢٠١٣).
همچنين ايدله و روشتون (٢٠١٠)، در پژوهش خود نشان دادند که سيستم هاي يازداري و فعال سازي رفتاري موجب افزايش خودکارآمدي حرفه اي شده است (ايدله و روشتون ،٢٠١٠).
يافته ها تحليل داده ها به منظور بررسي رابطه ي سيستم هاي مغزي رفتاري (بازداري رفتاري-فعال سازي رفتاري) با خودکارآمدي تحصيلي در دانش آموزان صورت گرفت .
با توجه به ضريب مسير ميتوان گفت با هر واحد افزايش يا بهبود در سيستم مغزي رفتاري با ميانجيگري خلاقيت به ميزان ٠/١٥ بر خودکارآمدي دانش آموزان افزوده ميشود.
اين نتيجه با يافته هاي پژوهشي پورکرد و همکاران (١٣٩٢) که نشان داد سيستم مغزي رفتاري در افزايش خود کارآمدي تأثير دارد، همخوان است .
رابطه سيستم هاي مغزي رفتاري با خودکارآمدي تحصيلي در دانش آموزان پسر مقطع متوسطه دوم .